--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Friday, October 01, 2004


قبرستان‏نامه
(نوشته‏هايي در قبرستان)
________
رحيم مخكوك

1) گفتم بروم چند دقيقه‎اي يك جاي خلوت بنشينم و فكر كنم و بنويسم و بخوانم. گفتم چه جايي به‏تر از قبرستان! و رفتم.
2) جاده‎ي منتهي به قبرستان شهر بر خلاف هميشه شلوغ بود. اي واي! هم شب جمعه بود و هم شب تولد.
3) قبرستان مثل هميشه شيك و تروتميز بود. مرده‏ها ساكت بودند و مداحان از بلندگوها نعره مي‎كشيدند. هر از چند گاهي مردي يا زني مي‎آمد قبري را در نزديكي من مي‎شست و فاتحه‎اي مي‎خواند و مي‎رفت.
4) در كنار قبري كه صاحبش را نمي‎شناختم نشستم به خواندن و نوشتن. در قبرستان اگر كسي ببيندت كه داري گريه مي‎كني، اصلا تعجب نمي‎كند و كاري به كارت ندارد. بيست است قبرستان. جاي شما خالي!
5) من فكر مي‎كنم اگر كسي مي‎خواهد جنازه‎اش تا ابد روي زمين بماند مي‎تواند وصيت كند او را شب غسل دهند و دفن كنند. اين قدر كه مردم از شب قبرستان مي‎ترسند.
6) قبرستان هميشه زنده است. شب‎هاي جمعه به خاطر حضور مردم و بقيه‎ي اوقات به خاطر حضور مرده‎ها. وه كه برخي از مرده‎ها چه‎قدر پرحرف‎اند.
7) برگشتم منزل. لب كه به سخن باز كردم‏، خانم فرمان داد كه ساكت! خوشم نمي‎آيد از آن جا حرف بزني. خودت كه مي‎داني!
8) مثل هميشه حرف آخر را من زدم. گفتم: چشم!


 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى