دين ما و دين آنها
ــــــــــــــــــــــــــــــ
رامشاد

به ياد اکبر گنجى

دين ما و دین آنها! هر دو اسلام است؛ اما این کجا و آن کجا!
بعضی موقع ها از خودم می پرسم آیا با " بعضی" آدمها واقعا تو یک کشور و تو یک دنیا زندگی می کنم ودین مشترک دارم؟! یکی از این آدمها فردی است به اسم ص .گ که ظاهرا خودش و برخی دیگر وی را مرجع می دانند؛ یعنی آدمی که باید در مسائل مختلف به او رجوع کرد و در مسائل فقهی از او تقلید کرد.
حالا برای نمونه دو مورد از نظرات ایشان را نقل می کنم تا به میزان سواد و ادراکش از جامعه و دین و... پی ببرید تا اگر به هر دلیل قصد تقلید از ایشان را داشتید با شمه ای از نظراتش آشنا باشید.
ایشان چند وقت پیش در یک روز کاملا معمولی و شبیه به روزهای دیگر بی مقدمه و بی آنکه اتفاق خاصی افتاده باشد ؛ اعلام کرد "موسیقی حرام است". این فتوای کلی هیچ قید و شرطی هم نداشت و من نمی دانم مقلدین ایشان؛ به فرض وجود؛ پس از صدور این فتوا چگونه زندگی می کنند!
زیرا نتیجه منطقی سخن ایشان تحریم رادیو تلویزیون ایران هم هست؛ چه رسد به سایر رسانه ها که ازدیگر نقاط دنیا در دسترس است! جالبتراین که نامبرده هیچ وقت فتوایی مبنی بر حرام بودن ترور؛ شکنجه و قتل صادر نکرده ؛ به عنوان مثال سلاخی شدن فروهرها از نظر ایشان "حرام" تشخیص داده نشده ویا حمله ددمنشانه حیوان صفتان گرگ سیرت به کوی دانشگاه تهران وپرت کردن تعدادی دانشجو از بالای پشت بام ها وتقدیمشان به حضرات معصومین ؛ عملی برخلاف دستورات دین به نظر نیامده وبالاخره آنکه لابد ترور سعیدحجاریان و سالها بی گناهی چون "گنجی" را به زندان انداختن هم کاملا مباح است!!
ماشاء الله این آقا این قدر حواسشان جمع است که ارزشهای اسلامی در جامعه جاری باشد ؛ که هر چیزی به دین مقدس اسلام ضربه بزند ؛ سریعا خشم ایشان را برمی انگیزد و ایشان را وادار به موضع گیری می کند! اما این موسیقی و فقط موسیقی است که به اسلام ضربه میزند. به نظرات جدیدتر ایشان توجه فرمایید: دولت (وزارت ارشاد) پولی را که صرف برگزاری کنسرت می کند به بازسازی بم اختصاص دهد!! این جاست که باید گفت آقای محترم! شما فکر می کنی برگزاری یک کنسرت موسیقی چقدر خرج دارد؟ از نظر شما زلزله مهیب و مخرب بم چقدر خسارت به بار آورده؟ آیا من شنونده این سخن شما نباید از اساس در "عقل" داشتن شما شک کنم؟ شما اگر دلتان برای ساکنین بم می سوزد؛ چرا آن روز که کمک های مردمی و کمک های خارجی به زلزله زدگان به تاراج میرفت صدای تان در نیامد؟ نگویید در"قم" خبرها نمیرسد! چه طور از برگزاری یک کنسرت موسیقی ( که طبیعتا خبری کم اهمیت است و بازتاب خبری ندارد) مطلع می شوید اما همه آنچه تاکنون نوشتم و البته مشت بود نمونه خروار؛ باخبر نمی گردید؟ آیا شما توقع دارید با این نظرات ( که بازتاب دهنده میزان درک و فهم شماست) "مرجع" مردم باشید؟ آیا توقع دارید مردم شما را اسلام شناس فرض کنند؟ هیچ می دانید چرا شکنجه و قتل و ترور وزندانی کردن افراد بی گناه شما را نا راحت نمی کند ؟ چون روح تان لطیف نیست. مگر میشود روحی لطیف از این ها که نوشتم رنج نبرد؟ و فریاد وفغان برنیانگیزد؟ چطور است که "خواب در چشم تر ما می شکند" ولی خم به ابروی شما و امثال شما نمی آید؟

موسیقی روح را لطیف و دل را نرم وحساس به رنج دیگران می کند و باور کنید برای من اصلا قابل فهم نیست چطور میشود کسی طعم ایمان را چشیده باشد و فراتر از پوسته فقه ؛ حظی از مغز دین برده باشد ؛ اما موسیقی را دوست نداشته باشد و بالاتر از آن با موسیقی دشمنی کند! کاش شما و یا اطرافیان شما این نوشته مرا می خواندید تا می دیدید چه شکاف عظیمی بین درک ما و شما از اسلام حاصل شده و به دلایلش فکر می کردید. به شما اطمینان میدهم که نویسنده این سطور آدم دینداری است و به قدر طاقت و امکان سالها برای شناختن دین تلاش کرده و این سخنان را از سر دین ناشناسی و هوی و هوس نمی گوید.

به هر حال گاهی مواقع فکر می کنم چه اختلاف های بزرگی در فهم امثال من با فهم برخی دیگر ؛ از اسلام وجود دارد. تا آن جا که فقط "تشابه اسمی" می ماند از خدا و اسلام و رسول(ص) و ائمه....