--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Thursday, July 31, 2003


نوشته: خليل آذرکوب
------------------------
از وقتی که خيلى جوان بودم يکى از جاه طلبى هاى مورد علاقه ام جواب دادن به کتابهای تاريخى و پر سر و صدا بوده است. (البته ديگر اميد چندانی به رسيدن به اين آرزوی بلند ندارم) مثلا خيلى مشتاق بودم که روزی بتوانم با اسناد و مدارک پاسخی در خور به کتاب زنده ياد جلال آل احمد بدهم. منظورم همان کتاب مورد علاقه روحانيت است يعنی در خدمت و خيانت روشنفکران. چه خوب بود شير دلی (نه سست عنصری چون من) کتابی با عنوان در خدمت و خيانت روحانيت (و نه روحانيون!) می نگاشت. حتی اگر در دهه 50 برای خيانت اين دوستان ادله کافی وجود نداشت (که به نظر اين حقير چندان هم کم نبود) حال پس از ربع قرنی از املا نويسى معممين چه غلطها که نتوان يافت از اين جماعت از خود راضی.

از اين دست کتابها که بايد نگاشت بسيار است. مثلا يکى همين اثر نه چندان مشهور و چه بسا خام کارل مارکس با عنوان ايدئولوژى آلمانی است. چه خوب بود که کسی به تقليد از اين بزرگوار کتابی با عنوان ايدئولوژى ايرانی می نگاشت. ولی اين ايده خوبی نيست زيرا اين ترمينولوژى چندان با خصوصيات ايرانيان سازگار نيست. در نتيجه برای توصيف ساختار ايرانی بودن چيزى بهتر از "معماری ايرانيت" نيافتم.

چرا معماری؟
معماری از آن دسته اختراعات بی نظير بشريت و نشانه مدنيت اوست. اصولا تعريف معماری چيست؟ معماری يعنى ساختاری که در مقابل تغييرات محيطى (که بيشتر بصورت تهديد است) انعطاف پذيرى و قابليت اطمينان داشته و پذيرای فرصتهای آينده از راه پيش بينى آنها و آماده سازی ساختاری است.
چرا انسان غارها را ترک کرد و در طی ساليان دراز به شهر نشينى و آبادانی پرداخت؟ دليل اصلی آن عدم تطابق غارها با شرايط محيطى بطوريکه برای انسان مطلوب باشد بود. در ميان تمامی نوع بشر تنها کولی ها و عشاير از معماری طفره رفتند و بجای ايجاد ساختار برای مصونيت در مقابل تهديدهای محيطى و آمادگی برای توسعه و باصطلاح مقياس پذيرى - خود با تغيير به حرکت در آمده و جابجايى اختيار کردند.

ايرانيت (مانند هر تعلق ملی و قومی ديگری مثل عربيت و امثال آن) يک ساختار است. به اين معنا که مجموعه ای منسجم از فرهنگ رسوم زبان اديان باورها هنجارها و امثال آن است که در تعامل با يکديگر ايرانيان را در مقابل تغييرات پيرامونی انسجام و مصونيت و تشخص می بخشد.
اگرچه خود از منتقدان جدی ايرانيت معاصر هستم (در عين عشق به ايران و ايرانيان) ولی بر خلاف ياوه های دلال بنگاه بانگ و رنگ (علی لاريجانی) تاريخچه ايرانيت را سرشار از عناصر بسيار پويا و پيشرفته می دانم.
شما تصور کنيد عمارت ايرانيت آنچنان فراخ و با ظرفيت بود که بازندگان که هيچ حتی فاتحين خود را نيز در آن جای می داد و بعد از اندی همانها رنگ و بوی ايرانی می گرفتند. دستکم در تاريخ ايران قديم سه قوم متفاوت از طريق تهاجم بر ايران مستولی شدند. يونانيان و مقدونی ها – عربها و مغولان. اما شما در هيچ جای تاريخ نمی بينيد که اين فاتحين عقب نشينى کرده باشند. اگر پيروز می شديم (که وای به حال آنان!) که هيچ ولی اگر بازنده بوديم آنان را دير يا زود در خود حل می کرديم. امتزاج فرهنگی يکى از عناصر قوی ايرانيت بود ما نام فاتحين خونريز را بر روی فرزندانمان می گذاشتيم مثل اسکندر چنگيز تيمور و امثال آن! در مقابل چه متاعهايى که به فاتحين نمی داديم. اين عناصر فرهنگی آنچنان قوی و عميق بود که فاتحين در آن هضم شده و تحليل می رفتند.
ايرانيت کاروانسرايى بود که برای همگان جايى داشت. مغول و رومی و عرب و تاتار و ترک. از آن شگفت انگيزتر آنکه در مواجهه با پرسشهای اساسی و بن بست ها و در پاسخ بدانها خود در اين عمارت وسيع باغهای تصوف و عرفان را بنا می کرد و گاه و بيگاه بنايى به اين عمارت می افزود که جوابگوی مهمانوازی اش از فرهنگها و افکار گونه گون باشد.
اينها همه بدان جهت بود که معماری ايرانيت نه از نوع تفريق و مشتق که از نوع اجماع و انتگرال بود. حتی برخورد با اسلام نيز از این قاعده مستثنی نيست. کم نيستند کسانی که تشيع را قرائت ايرانی از اسلام می دانند.
البته من را عقيده بر اين نيست ولی مدعيان نيز دلايل محکمی دارند.
بحث بر سر اين است که در طول تاريخ باستان تا برسيم به مواجهه ايرانيت با غرب جديد برخورد تمدنی ما همراه با اعتماد به نفس کم نظيرى بوده است. معماری ايرانيت چنان طراحی شده بود که همه گونه تنوع را در خود می پذيرفت البته اين به معنی همزيستی کاملا مسالمت آميز نيست ولی حتی در جريان چالش نيز آنچه که باقی می ماند هويت و معماری ايرانيت بود با مولفه های نو و نسبتا هماهنگ.
اما مواجهه ما با غرب جديد همه چيز را در هم ريخت. اينچنين نبوده که ما هيچگاه مولفه برون تمدنی نداشته ايم. مثلا همين فلسفه که اصلا يونانی است. يا شريعت که بر گرفته از اسلام اعراب است يا تصوف و عرفان که قسمتهايى از آن هندی است. در همه موارد فوق معماری ما چنان خصوصياتی داشته که آنها چفت و بست بزند و جوری وصله پينه کند و پس از مدتی خود پيشگام آنها شود. ببينيد از مولفين صحاح اهل سنت و احاديث شيعه چند درصد ايرانی هستند يا از سرآمدان صوفيه و فلسفه و عرفان. پويايى معماری تمدن ايرانی اين قابليت را داشته که آنها با ديگر اجزای تمدن ايرانی جوش بزند.
اما غرب متاعهايى داشت ناشناخته و البته سالها درگيرى و کشمکش پيش از صفويه و فراموش شدن مولفه های ايرانيت باعث شد که ما نه بخواهيم و نه بتوانيم مولفه های تمدن غرب را در خود هضم کنيم. به اينها اضافه کنيد تقارن اين برخورد با سر برآوردن امپريالسم و رقابت قدرتها و سپس روياى چپ و از همه مهمتر مقاومت بخش های مخروبه معماری يعنی سنت. اينها همه باعث شد که فراموش کنيم اين مساله بيش از آنکه اقتصادى (چپاول ثروت شرق) يا سياسی (بسط امپراطوری صليبى) و يا مذهبی (به خطر افتادن بيضه اسلام) باشد يک پديده فرهنگی و تمدنی است.
اين بود که نگاه ما به غرب يا غرب باوری بود و بست نشستن در سفارت بريتانيا و يا غرب ستيز و بالا رفتن از ديوار سفارت! هيچگاه به اين نتيجه نرسيديم همانگونه که غرب ما را کشف کرد و ادويه و زعفران و نفت و کريشنائيسم و بوديسم را ضميمه تمدن خود نمود ما هم به اکتشاف آن بپردازيم و مولفه های آن را استخراج کنيم و آن را با تمدن خود ممزوج کنيم.
به هر صورت برای اينکار کمی دير شده و گفتمان جهانی شدن در صدد امحا تمدن های محلی است ربطی هم به ما ندارد. اما برای برون رفت از بحران فعلی جامعه ايرانی بازنگری در مولفه های تمدن ايرانی ضروری است. ببينيم چرا يک جنبش فراگير مسالمت آميز می رود که به مسلخ کشيده شود. دلايل شکست باز هم دلايل فرهنگی است تا سياسی و کلامی. دستکم دلايل تمدنی هم دارد.


 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى