--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Saturday, July 12, 2003

در اين گير و دار و اين ايام تلخ رنجنامه دکتر چنان مشغولمان کرده که

:
زيبايى هاى لفظى و معنوى نامه به قدرى جذاب است که خيلى ها را ديدم که نامه را بيش از يکبار خوانده اند (‌خود بنده ۹-۸ بار خوانده ام) عده اى از همکاران منزوى که اصلا وقايع سياسى روز را پيگيرى نميکنند و ارادتى هم به سروش ندارند، چنان از خواندن اين نامه به وجد آمده بودند ، که خواندن آن را به ما توصيه ميکردند!

به عنوان نمونه چند قسمت را از نظر ادبى بررسى کنيم:

- قيام آرام و دموکراتيک مردم ايران عليه استبداد دينی در خرداد ١٣٧٦، تجربه شيرينی بود که قدرناشناسی و فرصت سوزی آن خواجه خنده رو بر آن مهر خاتمت زد و خلقی را تلخ کام و ناآرام کرد .

تضاد: شيرين و تلخ کام ، خنده رو و نا آرام ، کنايه :خواجه خنده رو ، خواجه هم به معنى بزرگ هم به معنى ناتوان ، مهر خاتمت : پايان کار در عين حال کنايه به خاتمى

-از اعتراضات اخير دانشجويان چهار روز برنيامده بود که ٤هزار تن به اسارت رفتند و نوش نامه مجلسيان هنوز به گوش هوش نرفته بود که از آنان زهر چشم گرفتند. اينان را به دره ها و آنان را به درنده ها سپردند.

مراعات نظير : چهار روز و چهار هزار تن ، تضاد : بر آمدن و رفتن نوش نامه : تلميح به ماجراى نامه مجلسيان که اگر قرار است جام زهرى نوشيده شود . . .(!) گوش هوش : مراعات نظير ، جناس.
گوش و چشم : مراعات نظير .
(جمله آخر از نظر ادبى از بهترين جملات نامه است.)

سخن کوتاه کنم

عسس و حرس ، غازيان و قاضيان و کاتوزيان ، مقفل و معطل ،علمی و علنی ،منافسه در قدرت و مناقشه در ثروت، نمونه هايى زيبا از کلام مسجع و استفاده از صنعت جناس هستند.

قسمت پايانى نامه به قدر کافى هنوز از نظر ادبى قوى است :

نميدانم آنچه می نويسم فريادی است بر سر چاه يا از ته چاه. هر چه
هست حديث چاه و فرياد است يا کوه و فرهاد. نعره نوميدانه ای است در سنگستان ناکامی ها که تنها پژواکی از آن نصيب ما می شود. آيا اين همه تلخی و ترشی و شوری را پايان شيرينی هست؟

آقای خاتمی! دير شده است، طفل انتظار پير شده است، دل صبر ازاين شيوه سير شده است. اگر ايران است، اگر ايمان است، اگر کرامت انسان است، اگر خرد و برهان است، اگر عشق و عرفان است همه دستخوش تاراج و طوفان است. " کجاست شير دلی کز بلا نپرهيزد ؟" .

به نظر بنده زيبا ترين جمله اين نامه در همين قسمت است:
نعره نوميدانه ای است در سنگستان ناکامی ها که تنها پژواکی از آن نصيب ما می شود.
لفظا تنها اضافه تشبيهى زيباى سنگستان ناکامى ها در اين جمله خودنمايى ميکند اما از نظر معنايى جمله بسيار زيبايى است.

در باره ادبيات اين نامه اهل فن بايد نظر بدهند. توجه کنيم که اين يک نامه سياسى است ولى پر از نکات ادبى کلاسيک بوده و گمان نکنم سروش وقت زيادى براى چنين کلام مسجعى گذاشته باشد.

کلا عمله کم سواد و نادان استبداد دينى( يعنى همان علما و اساتيد آنچنانى ارزشى- مافيايى ) با خاک يکسان شدند. دست مريزاد!




 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى