نوشته : خليل آذرکوب
- - - - - - - - - - - - -
سلام
ما تو اين وبلاگ تازه کاريم. وقتی که اسم فانوس بگوشم خورد احساس جالبی به من دست داد. از عنفوان جوانی هميشه اين فکر رو می کردم که نجيب ترين ساخته دست بشر چيه؟ مثلا نردبان! چيز جالبيه ولی وقتی ياد نردبون قدرت می افتم نمی تونم بگم که خيلی نجيبه!
پنجره هم اختراع جالبی بوده. هم هوای تازه می ياد هم ميشه زاغ سياه مردم رو چوب زد. الهام بخش اين نرم افزار پر مشکل بيل گيتس هم بوده يعنى همين ويندوز! اما وقتى ياد پنجره هايى مى افتم که قدرتمندان اون بالا واى مى ايستن و براى خلق الله دست تکون مى دن! باز به خودم می گم که عجله نکن شايد بشه چيز بهتری هم پيدا کرد.
قايق يا بهتر بگم زورق خيلى جالبه ولی غرق ميشه. يا چتر که ميتونه خلق الله را از باران و آفتاب حفظ کنه. ولی می دونيد چيه از ميون اين همه ساخته جوراجور بشر من دو چيز رو بيشتر از همه دوست دارم. و اگه ميشد می گفتم همه برن توی اين بيزنس. اون دو تا پل و فانوسه البته از نوع دريايى اش.
پل وصل می کنه پلی پيدا نمی کنيد که با کسی قهر باشه اهل آشتيه هميشه منت طرف ديگه رو می کشه غرور الکی نداره با وقاره.
فانوس دريايى که ديگه معرکه است. تا حالا تو دريا گير کرديد؟ د نکرديد که بدونيد يه نشونه اون سمت مصيبت و مرگ يعنى چى؟ د نميدونيد وقتى از هر طرف تو شبهه و فتنه و توطئه و کثافت غرق شديد اون وقت يه چيزى اون دور دورها سوسو بزنه چه حالی به آدم دست ميده! نه دروغ ميگه نه وعده دروغ! مزد هم از آدم نمی خواد. بی تکلفه و لازم هم نيست مثل بعضی ها اون رو کشف کنيم خودش خودش رو نشون ميده.
بله! درسته که عصر اسطوره زدايى و از اين جور اراجيفه ولی وقتی طوفان بشه و هر کسی دنبال ساحل نجات ما فانوس می خواهيم. این فانوس ميتونه تجربه و عقل جمعی باشه ولی نبايد از آدمها هم غافل شد. نمی خوام دوباره بساط امام سازی راه بيافته ولی جنبش بدون آدم به جايى نمى رسه الا لمپنيسم.
به بر و بچه های فانوس تبريک می گم. عزت زياد!