--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Monday, August 04, 2003


آخوند ها (۱)
- - - - - - - - - - - - -
نوشته : پارسا صائبى

آنچه در اين مقاله مى آيد تبيينى از خصوصيات قشر آخوند است .

در ابتدا بهتر است توضيح داده شود که چرا از کلمه آخوند به جاى روحانى استفاده شده است. زيرا که اولا سابقه تاريخى کلمه آخوند بسيار بيش از روحانى است و آخوند يک کلمه شناسنامه دار است . ما در تاريخ اصلا لفظ روحانى نداشته ايم و عالمان دينى در تعابير عوام شيخ و آخوند ناميده ميشدند. ثانيا ،کلمه روحانيت يعنى نهاد صنفى منسجمى که وراى افراد جسمانى هستند. اينکه آنها نهاد صنفى منسجى هستند بحثى نيست و اتفاقا لب مطالب بنده هم در اين مقاله اين مطلب خواهد بود. ليکن همين لفظ روحانى در مقابل جسمانى يک نکته ظريف آپارتايدى (!) را همواره در خود نهفته خواهد داشت. شايد آخوند ها به دليل کارنامه نه چندان مقبول تاريخى خودشان ترجيح دادند ترمينولوژى تاريخى و شناسنامه خود را عوض کنند و خود را روحانى بنامند. حال اينکه در ديد عوام هم آخوند اگر کلمه اى براى تخفيف و سبک شمردن اين عالمان دينى است، به خودشان و سابقه خود بايد رجوع بکنند و مشکل از کلمه نيست.

آخوندها چند ويژگى بارز دارند :

الف)يک طبقه کاملا متمايز از ساير مردم جامعه هستند. خودشان هم بر اين تمايز اصرار و ابرام دارند. درآمد آنها در طول تاريخ شيعه يا حداقل بعد از دوران صفويه مستقل و تاحدى پنهان بوده است. وجوهات سهم امام و نذورات و هداياى مردم موقوفات و در آمد هاى ناشى از توليت ها همه و همه نه حساب و کتاب بردار بوده نه صاحبان آنها مالياتى بابت اين گردش سرمايه پرداخت کرده اند. ديگر منبع عمده در آمد آنها دين فروشى بوده است منتها نه به بى پردگى کشيش هاى قرون وسطايى که در آن بهشت و جهنم خريد و فروش کنند. بلکه با استفاده از علاقه مردم به آيين هاى مذهبى تشيع، استفاده از منابر براى کسب ثواب ، مجالس ذکر مصيبت ائمه ، اشک گرفتن از مردم به اميد بخشش گناهان و اينها البته مفت و مجانى نيست. يک منبع سرشار و لايزال مالى است!
سبک زندگى آنها کاملا متمايز است. ظاهر آنها ،نحوه راه رفتن آنها ، به طور کلى کار هاى روزمره آنها متفاوت است و براى هر کارى آداب مخصوص به خودشان دارند. تاکيد بيش از حد آنها بر حفظ ظاهر خاص ناشى از تفنن نيست بلکه به خاطر حفظ فاصله از مردم و تاکيد بر داشتن امتيازات ويژه براى خودشان است. تاکيد زياد بر روحانى ناميدن خود در مقابل غير روحانى ناميدن تلويحى ديگران از همين جنس است.

ب)به شدت جزم انديش هستند. حتى روشنفکر ترين و باز ترين افراد آنها نقاط تکينگى زيادى در منظومه ذهنى شان دارند که هيچ تحليلى تا کنون به آن نقاط فکرى نرسيده الا اين که با واکنش غير خردمندانه آنها مواجه شده است.آنها عموما و على الاغلب خود را از جايگاه برتر فکرى نسبت به سايرين ميبينند تنها به اين علت که خودشان را از طبقه برترى ميدانند. لذا همين موتيف هيچ گاه گريبان آنها را رها نميکند که در بحث آزاد با يک غير آخوند پذيراى حرف مقبول و حتى معقول باشند. البته بين خودشان شايد بحث هاى آزادترى داشته باشند چون با سنخ خودشان و با هم طبقه خودشان بحث ميکنند ولى هيچگاه اين بحث ها يا نتايج آنها را به بيرون از خود بروز نميدهند.به بهترين نحوى روشهاى دليل تراشى، فرار از بحث و دست به سر کردن طرف مقابل را ميدانند و به کار ميبندند. يک آخوند هيچ وقت مگر نادرا در بحث آزاد شکست نميخورد چون اصلا يا مسابقه نميدهد يا وسط بازى به نشانه اعتراض زمين را ترک ميکند يا انواع و اقسام خطا ها و ناجوانمردى ها را ميکند تا گل پيروزى را وارد دروازه ٬٬غير روحانى٬٬ کند!

ج)‌به شدت عوام زده هستند و عوام زدگى و جزم انديشى را به شدت تبليغ ميکنند و شيوع ميدهند. تعطيل کردن فکر آزاد ( نه فکر وابسته و نقلى و تقليدى) نشاندن تجليل به جاى تحليل در ذهن مردم از فعاليت هاى کليدى آنها است. آنها هميشه با مردمند و با مردمند. کمترين انتقاد ها را از عادات و آداب و سنن نامناسب مردم دارند و در مقابل بيشترين بيم ها و هول و هراس ها را از نقد و انتقاد و روشنگرى دارند. شيطان همواره در مبانى دينى تبليغ شده از سوى آخوند ها در پى فريفتن و در واقع متقاعد کردن مردم است. پس به مردم سيگنال فرستاده ميشود که به جاى فکر کردن و احيانا فريفته شدن به وسيله شيطان و جنودش به نزد آخوند ها بروند تا برايشان فکر کنند.

د)بر خلاف ادعاهاى آوانگارد هايشان خودشان را متولى دين ميدانند و عميقا نسبت به دخالت غير روحانيان در حوزه دين و علوم دينى نگرانند. خيلى که امروزى باشند معتقد هستند قرائت هاى مختلف تنها در حوزه اختلاف نظر در برداشت هاى متفاوت بين علماى روحانى تعبير ميشود نه بين مردم غير روحانى. علاوه بر آن به پلوراليسم دينى اصلا اعتقاد ندارند . از ديد آنان غير مسلمانان بر حق نيستند و غير شيعيان نيز کارشان با خدا و در واقع ائمه است! بند هاى عقيدتى زيادى دارند که اگر هم بخواهند نميتوانند يکباره به تکثر اعتقاد داشته باشند.

اين مطلب در نوبت بعدى ادامه دارد . . .

 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى