--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Sunday, September 21, 2003



معضلي به نام تهران
نگاهي سطحي به يكي از مشكلات تهران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بهاره اميدي


فرض كنيد مي خواهيم مشكلات شهر تهران را بررسي، اولويت بندي و حل كنيم. اصلا من شهردار تهران هستم و شما هم مشاور بنده و ببينيم چگونه مي شود مشكلات اين كلان شهر را حل كرد. براي اين كه كارمان خيلي گسترده نشود و اين مقاله هم زودتر تمام شود كه من هم بتوانم زودتر بخوابم، اصلا فقط يك مشكل را بررسي مي كنيم: مشكل آلودگي هوا
براي حل اين مشكل بايد كارهاي زير انجام شود:
1) از رده خارج كردن خودروهاي بالاي 10 سال
2) خارج كردن كارگاه هاي آلوده كننده ي هوا از محدوده ي تهران بزرگ
3) گسترش كافي خودروهاي عمومي
4) كنترل ترافيك و آلودگي هوا تحت عنوان پروژه هايي كه هم اكنون در شركت كنترل كيفيت هوا در حال انجام است.
باز هم براي ساده كردن مساله از امور ديگر چشم مي پوشيم و به همين چهار مورد بسنده مي كنيم.
براي رسيدگي به بند يك، بايد ميليون ها خودروي كه در تهران در حال تردد است و دودزا هستند را از رده خارج كرد. اين كار را دو جور مي شود انجام داد. اول به طريقه ي صفا گولي مندلي كه باعث مي شود صدها هزار نفر از كساني كه منبع درآمدي به جز همين ماشين هاي سواري كهنه ندارند بي كار شوند. به اين ترتيب سرمان به بحران اشتغال مي خورد و بايد به روان عزيزاني كه در اوايل انقلاب فتوا مي دادند لشكر امام زمان را بزرگ كنيد دورد فراوان فرستاد. دومين راه هم واگذاري خودروهاي جديد با وام هاي طولاني مدت است كه تااعتبار سرسام آوري را مي طلبد اما به تدريج قابل اجرا است و اين كاري است كه هم اكنون شروع به اجرا شده است. اين كار ممكن است سال ها به طول بيانجامد ولي گريزي از آن نيست.
اجراي بند دوم نيز به نحوي باعث بيكاري افراد زيادي مي شود و اين خود به افزايش ميزان جرم و جنايت كه اين ميزان آن روزها به طرز بي سابقه اي در تهران بالا رفته است كمك مي كند. بنابراين اين كار هم نمي تواند سرعت و شتاب زيادي بگيرد. اما در دراز مدت مي توان آن را پياده كرد و اين با مديريتي خوب قابل اجراست. خصوصا كه اين امر اشتغال را از بين نمي برد بلكه فقط از جايي به جاي ديگر منتقل مي كند.
بند سوم نيز به هزينه ي زيادي نياز دارد و البته برنامه ريزي دقيقي لازم است. اكثر خودروهاي عمومي در حال حاضر خود از عوامل آلوده كننده ي هوا هستند و ترافيك شديد و مديريت ضعيف و دولتي بودن سيستم در بسياري از موارد مانع از ارائه ي خدمات منظم، به موقع و با كيفيت است، به نحوي كه در بيشتر موارد شهروندان استفاده از ماشين هاي كرايه را به اتوبوس ترجيح مي دهند. ماشين هاي كرايه هم وسايل نا امني هستند و براي ايجاد امنيت و كيفيت در آن ها بايد طرح جاي گزيني تدريجي ماشين هاي كرايه با تاكسي هاي جديد و ممنوعيت سوار كردن بيش از سه مسافر و هم چنين سوار و پياده كردن مسافر در مكان هاي مخصوص را به اجرا گذاشت. البته اين مساله باعث بالا رفتن كرايه ها مي شود كه در كنار گسترش ساير خودروهاي جمعي و به خصوص مترو مي تواند اجرا شود.
مورد چهارم هم بايد بيش از پيش ادامه يابد و با طرح هاي تكميلي كه به صورت كوتاه مدت اجرا مي شود مثل زوج و فرد كردن روزهاي مجاز تردد خودروها (البته به جز خودروهاي عمومي) و تبليغات گسترده ي صدا و سيما مي تواند در دراز مدت به به بود فرهنگ ترافيكي منجر شود.
از اين نكات ياد شده كه بسيار خام هم هستند به چند نتيجه مي توان رسيد:
1) حل هيچ مشكلي در تهران بدون نگاه دقيق به ساير مشكلات ممكن نيست. تهران يك كلان شهر است كه روز به روز وضعش بدتر و شرايط زندگي در آن سخت تر مي شود و اين در حالي است كه افراد زيادي براي به بود شرايط در آن كار مي كنند. اين مساله نشان مي دهد كه تهران بدون يك برنامه ي جامع هرگز به يك مكان مناسب براي زندگي تبديل نمي شود.
2) مديريت سيال شهرداري تهران در سال هاي اخير اصولا جز برنامه هاي كوتاه مدت مقطعي (از همان نوع كه شهردار فعلي تازه وعده ي آن را مي دهد) را ممكن نساخته است و اين البته مشكل مدبژيريتي تمام ارگان هاي اين مملكت است و به شهرداري محدود نمي شود. بنابراين اگر برنامه ي دراز مدت و جامعي هم طرح شود ضمانت اجرايي ندارد و من چشم انداز مثبتي در دراز مدت نميبينم.
3) بسياري از اين مشكلات ريشه در بي نظمي، بي برنامگي، عدم مشاركت مردم در امور و عدم تمرين دموكراسي و ديكتاتوري 2500 ساله از نوع سلطنتي و مذهبي دارد و با امدن اين عده يا آن عده بر سر كار حل نمي شود. حتي آناني كه به آمريكايي ها اميد بسته اند بايد بدانند كه با آمدن آمريكايي ها براي يك دوره ي چند ساله همين تعادل غير پايدار فعلي را هم نخواهيم داشت و شايد بتوان اميدوار بود كه مثلا بعد از 10 سال مديريت آمريكايي آرام آرام تجارب خود را به قيمت به يغما بردن ثروت هاي زير زميني و روي زميني به مديران ما منتقل كند و در سايه ي آن مديريت كه انصافا نمي توان از توانمندي آن سخن نگفت مشكلات حل شود.


 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى