يادي از نادر ابراهيمي
نكاتي در قصه نويسي
ـــــــــــــــــــــــــ
بهاره اميدي
چند سال پيش به مناسبتي در خدمت نويسنده ي خوب كشورمان نادر ابراهيمي بوديم و ايشان با كلماتي ما را در راهي كه براي پيمودنش مصمم بوديم راهنمايي كردند. ما هم چند مطلبي براي ايشان خوانديم و نظرات را شنيديم. با خود گفتم كه شايد بد نباشد خلاصه اي از نكات جالب صحبت هاي ايشان را در وبلاگ بگذارم تا هم يادي از ايشان كرده باشم و هم اين كه براي برخي قابل استفاده باشد. به علت خلاصه نويسي و انتخاب قسمت هايي از صحبت ها، ممكن است متن به نظر پراكنده برسد كه اين اشكال از من است.
- جنبش عاميانه نويسي به همت مترجمين آثار همينگوي و فاكنر به وجود آمد و البته اين كار زبان و ادبيات را به گند كشيد. شكسته نويسي قبل از هر چيز معنايش لهجه نويسي است. محاوره اي نوشتن در زباني كه 40 لهجه ي متفاوت دارد فقط لهجه اي نوشتن است و نه محاوره اي. باباطاهر اگر مي توانست فارسي بنويسد مثل خيام مي شد. ولي الان علي رغم زبان خيلي خوب، نامش در جهان نيست. كسي كه محاوره اي مي نويسد خودش نوشته ي خود را نابود مي كند. شعر پرياي شاملو فقط در محدوده ي خاصي خوانده مي شود.
- نويسنده نبايد خواننده را اسير خود كند(مثل فيلم هاي وسترن) . تمام قسمت هايي از داستان كه به جاي ايجاد كنج كاوي ايجاد هيجان اضافي مي كند بايد حذف شود. من از داستان آتش بدون دود 600 صفحه را به همين خاطر حذف كردم.
- من با فرهنگ معين عشق بازي مي كنم. به تر از فرهنگ معين نمي توانيد پيدا كنيد. من امكان ندارد بدون معين قصه اي را تمام كنم. شبي 10 دقيقه با معين بگذرانيد و اگر واژه اي به دلتان نشست يادداشت كنيد.
- متني را كه مي نويسيد چند بار پاك نويس كنيد. همينگوي پيرمرد و دريا را 15 بار پاك نويس كرد و 200 بار خواند.
- اگر كمبود واژگان داريد بايد درست كتاب خواندن را ياد بگيريد و زياد بخوانيد. روزي 30 صفحه را آن قدر با دقت بخوانيد كه تسلط كامل داشته باشيد. جمله ها، واژه ها و اصطلاحات خوب را علامت بزنيد و يادداشت كنيد. به اين كار به عنوان يك كار اداري برخورد كنيد.
- چيزي مبتذل تر از تلويزيون در دنيا نيست. ما هم مبتذل ترين تلويزيون دنيا را داريم. دست از فحش دادن به تلويزيون برداريد و آن را خاموش كنيد.
- هيچ چيز ابلهانه تر از اين نيست كه قصه همان جايي تمام شود كه ماجرا تمام مي شود.
- موقع خواندن داستان آن را با دغدغه نخوانيد. اگر دغدغه ي پايان داستان را داريد همان اول برويد آخر كتاب را بخوانيد و بعد با خيال راحت شروع به خواندن كنيد.
- عاشقانه ترين قصه ها هم بافت سياسي دارد. اما هم زمان با سياسي نويسي بايد فيلسوف بود. فحش دادن تنها فايده اي ندارد.