راديو فردا، فرزند بيهنر راديو آمريكا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بهاره اميدي
راديو فردا را همه شنيدهايم. چيزي شبيه راديو پيام خودمان كه پيامهاي ترافيكي پخش نميكند و عمدهي وقتش به پخش يكي در ميان ترانههاي ايراني لوسآنجلسي و غربي ميپردازد. پخش اخبار هم يكي ديگر از برنامههاي اين راديو است و هر از چند گاهي پيامهاي بازرگاني نيز در آن پخش ميشود. به نظر ميرسد هدف اصلي پخش ترانههاي ايراني و آن هم فقط لوسآنجلسي كه در اكثر موارد بويي از هنر نبردهاند جذب جوانان پرشور ايراني به سوي اين رسانه است. امري كه از همان ابتدا به نظر شكست خورده ميرسد. از نويز زياد صداي اين راديو كه بگذريم، ترانههاي اين راديو بسيار تكراري است و قبل از اين كه در اين راديو شنيده شود تقريبا در تمام ايران تكثير شده و كسي نيست كه بارها و بارها در تاكسي ها و ماشينهاي كرايه آن را نشنيده باشد. موسيقي سنتي و هنرمندان محبوب موسيقي غير لوسآنجلسي و موسيقي كلاسيك جهان اصولا جايي در اين راديو ندارد و به راحتي ميتوان اين فرضيه را ارائه كرد كه گردانندگان اين راديو بيش از اين كه به فكر جذب مخاطب از طريق ارائهي كار هنري و زيبا باشند به دنبال ارائهي هر آن چه در راديو و تلويزيون ايران ممنوع است هستند. سياستي كه از آغاز شكست خورده به نظر ميرسد. كمتر كسي را ميتوان يافت كه اين راديو را به خاطر موسيقيهايش هر روز گوش كند. آگهيهاي بازرگاني هم كه در اين راديو پخش ميشود به شدت بوي كهنگي و تكرار ممتد و خارج از حد تحمل ميدهد و حكايت از عدم استقبال ارباب فرهنگ و تجارت از تبليغ در اين رسانه دارد.
از اين موارد كه بگذريم، اخبار اين راديو نيز نسخهي سطحيتر و عامهپسندتري از همان اخبار صداي آمريكاست. اخباري كه در شكل متعالي خود كه همان صداي آمريكا باشد نيز چنگي به دل نميزند و دولتي بودن از بيشتر جملاتش هويداست. عزيزاني كه در هنگام آغاز حملهي آمريكا به افغانستان شنوندهي اين راديو بودهاند، حتما ابراز احساسات پرشور مجري صداي آمريكا به هنگام پخش نطق فريبكارانهي بوش در مورد جنگ را به خاطر دارند. بوش با عنوان كردن نامهي يك دختر 11 ساله كه پدرش عازم جنگ (بخوانيد جهاد) شده بود عملا سخنرانيهاي مقام معظم خودمان و تمام محافظهكاران جهان را به ياد ميآورد. در راديو فردا نيز رئيس جمهور ايالات متحده يك روح بزرگ است كه در تمام لحظات حضورش را ميتوان احسا س كرد. او در راديو فردا انتقادات (سازنده!) را به خوبي و با سعهي صدر تحمل ميكند و به هيچ يك از آنها محل هم نميگذارد چون تمام شنوندگان اين راديو ميدانند كه او هرگز اشتباه نميكند (اگر به او ميگفتند مقام معظم رياست جمهوري ديگر نورعلينور ميشد!). راديو فردا نتوانسته است رسالت اصلي خود را كه همان نگاه منصفانه به مسايل است را حفظ كند. بيان حقيقت براي يك رسانه مهمترين عامل بقا است. نوريزاده را كه به ياد داريد. اوايل چه قدر گل كرده بود. اما همين كه مردم به تدريج فهميدند كه او دهان بيان شايعات است تا حقايق از او رو برگرداندند و اكنون مخاطب خود را از دست داده است. در اين بين رسانهاي مثل راديو بيبيسي توانسته است علاوه بر حفظ مخاطبان سنتي خود افراد جديدي را نيز جذب كند. راديو فردا كه با هدف تاثير گذاري بر افكار عمومي جوانان ايران و كاهش گرايشْهاي ضدآمريكايي به وجود آمد هرگز موفق به انجام اين مهم نخواهد شد. سياستمداران آمريكا براي اين كار بايد روش خود را تغيير دهند. گامهايي مثل اعطاي جايزهي نوبل و حمايت از فعاليتهاي دموكراتيك و به دور از خشونت مردم لآن چيزي است كه مردم از آميكا انتظار دارند. بايد قدارهبند هاي اسراييلي را از وزارت دفاع بيرون كرد تا اعتماد مردم جلب شود وگرنه در شرايط فعلي راديو فردا كه سهل است راديو پسفردا هم نميتواند بر افكار عمومي تاثير گذارد.