اثرات فشارهاي جهاني بر اقتصاد ايران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بهاره اميدي
قيمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران در يك سال گذشته شاهد بزرگ ترين تحولات خود در طول سال هايي كه از تولد اين بازار مي گذرد بوده است. البته بالا و يا پايين رفتن قيمت سهام در تمام بازارهاي بورس دنيا يك پديده ي كاملا عادي است ولي چيزي كه تحولات بورس تهران را از بازارهاي مشابه متمايز ميكند اين نكته است كه شيب افزايش قيمت و كاهش قيمت هر دو در طي كمتر از چند ماه به مقدار بيشينهي خود رسيده است. افزايش قيمت ها در بازار بورس از حدود يك سال پيش با اجراي سياستهاي خاص اقتصادي در حمايت از بخش توليد و رشد فزاينده ي اقتصادي كشور كه موجب بالا رفتن ارزش سرمايه هاي غير منقول و هم چنين نرخ بهره مي شود، باعث شد كه در مرحله ي اول مردم سرمايه هاي خود را در بازار مسكن وارد كنند و اين كار باعث افزايش شديد قيمت مسكن و زمين در تمام نقاط ايران گرديد. در مرحله ي دوم نيز دولت موفق گرديد سرمايه هاي سرگردان را براي امر توليد در بازار بورس جذب كند كه اين مساله را مي توان از پيروزي هاي اقتصادي دولت به شمار آورد. هر چند عدم توسعه ي كافي ايران در بخش صنعت هرگز قادر نبود اين ميزان سرمايه را در مدت كوتاهي جذب كند و اين مساله باعث افزايش فوق العاده زياد ارزش سهام در بازار بورس گرديد. تا جايي كه مسئولين بازار بورس مردم را نسبت به رشد حباب وار قيمت ها هشدار ميدادند و منتظر تركيدن قيمت ها بودند تا از اين راه و با ايجاد جو رواني بتوانند تقاضاي زياد مردم را در مقابل عرضه ي محدود سهام كنترل كنند. اما اين سياست كارگر نيفتاد و قيمت ها به رشد وحشتناك ادامه دادند. قيمت برخي سهام در يك دورهي سه ماهه تا 300 درصد رشد داشت و اين يك اتفاق بيسابقه بود كه به طور كلي در مورد كليهي سهام كم و بيش در حال وقوع بود. اين مساله تا آن جا پيش رفت كه مسئولان بازار بورس اقدام به كنترل مصنوعي قيمت ها از طريق قوانيني كه افزايش بيش از حد قيمتها را اجازه نميداد كردند. اين قوانين توانست تا حدودي تعادل غير پايداري ايجاد كند اما اين راه حل با ذات بورس كه بايد بر اساس نظام بازار آزاد عرضه و تقاضا بچرخد متناقض بود. در هر صورت اين ماجرا تا آن جا پيش رفت كه در اكثر نقاط ايران و بسياري از كساني كه تا ديروز به فكر جمع كردن چند ميليون توماني بودند تا زمين يا خانه اي بخرند و به انتظار افزايش قيمت آن بنشينند، به دنبال جمع آوري اطلاعات در مورد بورس افتادند و به بورس بازان حرفه اي تبديل شدند. فقط در يك قلم دولت با واگذار كردن سهام تعدادي از شركتهاي دولتي به 600000 كارگر، همين تعداد آدم و خانوادهي آنان را وارد اين ميدان كرد. بحث اصلي محافل كه تا همين چند ماه پيش بر قيمت خانه و زمين و وام مسكن ميچرخيد به يكباره به بر پاشنهي بورس جرخيد و مشاورهها در اين زمينه بالا گرفت.
و اما در مرحلهي دوم و پس از جدي شدن تهديدات آمريكا، اروپا، مجامع بين المللي و مسئولين آژانس انرژي اتمي و به خصوص سخن گفتن آدم محجوبي مثل البرادعي از جنگ – كاري كه در زمان بازرسي ها از عراق هرگز انجام نداد - روند معكوس فرار سرمايه ها از ايران و به طبع آن بازار بورس آغاز گرديد. اين روند ده روزي هست كه شروع شده و من فكر نميكنم حالا حالا ها متوقف شود. اين مساله از هماكنون به بحراني براي شركت هاي توليدي بدل شده است و شركت هاي بزرگ تر و از نظر اقتصادي قوي تر شروع به خريد سهام خود كردهاند تا از كاهش شديد قيمت هاي خود جلوگيري كنند و شركتهاي ضعيف تر نيز با كاهش جدي قيمت ها روبهرو هستند. سطح قيمت سهام اين شركت ها در حال حاظر تقريبا به كمي بالاتر از قيمت سهام آنها قبل از جهش بزرگ رسيده است و پيش بيني مي شود اين كاهش قيمت در روزهاي آينده ادامه يابد. تا همين چند روز پيش سهام برخي شركت ها آن چنان پرطرفدار بود كه مثلا 100000 سهم متقاضي براي خريد داشت و الان همان شركت ها حدود100000 سهم را در انتظار فروش دارند. اين مساله به زودي و پس از مصرف تدريجي ارز مازاد فروش نفت در صندوق ذخيرهي ارزي بحراني را در اقتصاد ايران ايجاد خواهد كرد.
شمارش معكوس براي حمله ي آمريكا شروع شده است. باور كنيد.