جايزه نوبل سياسى و مواضع سياسى
-------------------
نوشته: خليل آذرکوب
در مواضع شگفت انگيز رئيس جمهور خاتمى در مورد جايزه بسيار معتبر نوبل خانم دکتر شيرين عبادى حرف و حديث زيادى عنوان گرديد. على رغم اينکه مى توان موقعيت دشوار خاتمى را درک کرد که هميشه هم اين مهم را با تمام دشوارى انجام داده ايم اما نکته در اينجاست که ايشان اثبات کرده اند که گاه اعمال و رفتار ايشان از ظرافت هاى سياسى که لازمه شغل خطير رياست جمهورى است بهره اندکى برده است. اينکه ايشان با ارباب جرايد و رسانه ها برخورد فروتنانه اى دارد جاى ترديد نيست ولى عکس يادگارى با شريعتمدارى از آن ظرافتى که گاه ايشان به خرج مى دهند تهى است. بياد داشته باشيد که ايشان در سفر به دمشق بر سر مزار دکتر شريعتى حاضر مى شود ولى از انعکاس آن در رسانه ها جلوگيرى مى کند و طرفه آنکه در اين مواقع ظرافت ايشان از مو هم باريکتر است!
در اينکه جايزه نوبل سياسى است شکى نيست مگر جايزه اسکار يا پوليتزر يا حتى جام جهانى فوتبال جنبه هاى سياسى ندارند. اصولا کدام پديده جهانى از بازى هاى سياسى جان سالم بدر مى برد که جايزه صلح نوبل از آن مستثنى است. آيا قرار دادن نام خانم عبادى در کنار بگين منصفانه است. از فهرست بلند بالاى برندگان اين جايزه چه بسيار نام معتبر مى توان يافت که به اين جايزه اعتبار مى بخشند نه آنکه از اين جايزه اعتبار بگيرند؟ نامهاى جاويدانى همچون مارتين لوتر کينگ نلسون ماندلا و مادر ترزا که همچون ستارگان دنياى معاصر همچنان مى درخشند کافى نيست؟ من آقاى خاتمى را بلند نظر تر از اين مى پنداشتم ولى اظهارات عجولانه ايشان بوى لجاجت مى داد.
جا دارد از ايشان سئوال شود که پذيرش سال شوم 2001 (سال نقض فاحش حقوق بشر در ايران و فاجعه 11 سپتامبر!) بعنوان سال گفتگوى تمدنها مگر نه اينکه يک اقدام سياسى جهت تقويت اصلاح طلبان بود؟ و مگر نه اينکه تمام اعمال و رفتار اجتماعى و حتى فردى در نظر گاه تنگ ايدئولوژيک جمهورى اسلامى سياسى و حداکثر عبادى-سياسى است؟ از نماز جمعه گرفته تا مراسم حج!
به هر صورت آقاى خاتمى يک فرصت تاريخى براى همراهى با يک افتخار ملى را از دست داد اما به هيچ روى از ارزش اين افتخار براى ملت کاسته نمى شود.