--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Friday, November 21, 2003


روز قدس، روز چيست؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
بهاره اميدي

فردا روز قدس است. آخرين جمعه‏ي ماه مبارك. حالا ديگر هيچ صحبتي از آيت‎الله منتظري كه اين روز را پيش‎نهاد كرد نيست و دولتمردان جمهوري اسلامي در اين روز علاوه بر حمله‏اي بر اسراييل، ادعاي رهبري خود بر دنياي اسلام را به رخ ديگران مي‎كشند و در جهت اثبات حقانيت خود نيز در بين ملت از آن بهره مي‏برند. اما از همه‏ي اين‎ها كه بگذريم از قضيه‏ي فلسطين نمي‎توان به اين راحتي گذشت. سرزميني طوفاني، خشمي فروخورده، ظلمي روزافزون و قهري كه روزبه‏روز بيش‎تر دامان هر دو طرف درگير در اسراييل را مي‎گيرد. عقلانيتي كه هر روز كم‎رنگ‏تر مي‏شود. محيطي پر از خشونت كه محل رشد بنيادگرايي و تندروي، آن هم از هر دو نوع يهودي و اسلامي آن شده است و خوب در جنگ و دعوا كه خيرات پخش نمي‏كنند. آن كه زور بيش‎تري دارد طرف مقابل را مي‎مالاند و به خاك و خون مي‎كشد و بعد تبليغ مي‎كند كه تروريست‎ها را گرفتيم و زديم و بستيم. جالب است كه آمار رسمي كه اسراييل منتشر كرده و همه‏ي دنيا (منظورم آن قسمت‏هايي است كه جزء آدم حساب مي‏شوند و مثلا دور از جان شما خودم را نمي‏گويم) هم آن را قبول دارند حاكي از اين است كه در حملات تروريست‏هاي فلسطيني تا به حال صدها غير نظامي و نظامي اسراييلي كشته شده‎اند ولي فقط 15 فلسطيني در حملات تروريستي اسراييلي‏ها كشته شده‎اند و بسياري از اسراييلي‎هايي هم كه در مرگ اين 15 فلسطيني نقش داشته‎اند در بازداشت به سر مي‎برند و يا دوران محكوميت خود را مي‏گذرانند و عدالت به خوبي در مورد آنان اجرا مي‎شود. خوب تكليف بقيه‏ي فلسطيني‏ها كه كشته شده‎اند به اين ترتيب معلوم مي‏شود كه آنان در نبرد مسلحانه و به دست نظاميان كشته شده‎اند و يا مسلح بوده‎اند و بنابراين جزء آمار ترور به حساب نمي‏آيند، چون بنا به قانون تنها دموكراسي خاور ميانه كشته شده‎اند و مرگ آن‏ها درست مثل اين بوده كه در دادگاه محكوم به اعدام شده باشند. خوب در اين دعوا كه با نامردي نامردان به پيش مي‏رود هر چند كه هيچ توجيهي براي عصبيت نمي‏شود ولي طبيعي است كه از طرف ضعيف‏تر شاهد عصبيت باشيم. حملات استشهادي بازتاب كاملا طبيعي اين رفتار است. به قول يك اروپايي مسيحي آن‎ها وقتي مي‏بينند كه حق خود را به‎هيچ طريقي نمي‏توانند بازپس‎گيرند ترجيح مي‏دهند كه بميرند. حالا ملت يهود كه از حملات گاه‎وبيگاه در عمق شهرهايش به خشم آمده است به عربده‎كشي مثل شارون راي مي‏دهد و ميانه‏روهايي مثل پرز را مثل زباله تف مي‎كند و كنار مي‎اندازد، درست مثل همان شرايطي كه باعث شد هيتلر در آلمان به قدرت برسد. ظلم آن قدر مشهود است كه تعدادي از خلبانان اسراييلي اعلام مي‎كنند ديگر بر سر فلسطيني‏ها بمب نخواهند ريخت. از آن طرف هم حملات استشهادي گسترش مي‏يابد و دامنه‎اش به تركيه هم مي‏رسد. ستاره‎ي حضرت داوود كه وسط پرچم اسراييل خودنمايي مي‏كند و به همان تقدس الله وسط پرچم خودمان است به زير پاها انداخته مي‏شود و به آتش كشيده مي‏شود، آن هم به دست كساني كه شايد حتي ندانند يا به روي خود نمي‏آورند كه اين ستاره از كجا آمده است. (شعر “يه مسجد وسط دو تا مثلث اسيره“ مؤيد اين مطلب است). اسراييلي‏ها كه به خاطر وضع بد اقتصادي حتي شلوار نظاميانشان را نمي‏توانند تامين كنند و از لباس‏هاي كهنه‏ي سربازان آمريكايي استفاده مي‎كنند اقدام به ساخت حصار امنيتي مي‏كنند و داد آمريكا هم در مي‏آيد كه اي بابا يواش‎تر، اين كارها خوبيت ندارد! عرفات، اين كهنه سرباز پير و مرد صلح و برنده‎ي جايزه‎ي صلح نوبل به معضلي براي اسراييلي‏ها و آمريكايي‏ها بدل مي‏شود و دروغ پشت دروغ كه او فساد مالي دارد و يكي هم نيست كه بگويد اين پيرمرد كه در اوج جواني در كوه‎ها به دنبال جهاد بوده‎است به چه دليلي در پيري بايد به دنبال پول و ثروت باشد؟ تبليغات و اخبار دروغ از هر دو طرف فوران مي‏كند و اسراييلي‎ها ادعاي عراق و مدينه‏ را مي‎كنند و روژه گارودي مسلمان تمام ظلمي را كه بر يهوديان در جنگ جهاني دوم رفته است را به يك‏باره كتمان مي‏كند. بد وضعيتي دارد فلسطين. خدا فلسطين را و جهان را از شر اين تندروها حفظ كند.
حالا كه خوب فكر مي‎كنم، مي‏بينم علي‏رغم آن چه در ابتداي اين مقال رفت و با وجود شباهتي كه ميان سردمداران ايران با تندروهاي اسراييلي و كاخ سفيد مشاهده مي‏كنم، نمي‏توانم در مراسم روز قدس شركت نكنم. من فردا دست كودكانم را مي‏گيرم و به خيابان مي‏روم. وقتي خامنه‏اي رهبر و مرگ بر ضد ولايت فقيه مي‎گويند چهره در هم مي‏كشم و به هنگام فرياد مرگ بر اسراييل نيز حتي سكوت مي‎كنم، چرا كه اسراييل اگر كشوري در كنار فلسطين باشد كه به حقوق انسان‎ها از هر نژاد و ديني كه باشند احترام گذارد نيازي به مرگ ندارد. اما در ميان جمعيت حاضر مي‏شوم و با دهان بسته انزجار خودم را از ظلم اعلام مي‏كنم. من فردا به نماز جمعه نخواهم رفت، همان طور كه هيچ وقت ديگر نمي‏روم. من فقط به نداي وجدانم پاسخ مي‎دهم.من ميروم تا اعتراض کنم به تمام نظام هايى که به نامه دين بر مردم ظلم ميکنند خواه اسلامى باشند خواه يهودى.


 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى