همهمه
_________
احسان حقيقت جو
درگوشه و كنار اين شهر تصاويري ازآدم ها، اسم هاي بزرگ و دروغ هاي تلخ پراكنده شده است. آيا ممكن است آدمهاي شهرم اشتباه كنند؟ آيا فريب خواهند خورد. من به اينترنت دسترسي دارم، روزنامه مي خوانم و گاهي كه امواج مزاحم بگذارند از پنجره ماهواره دنياي بزرگ تر اطرافم را مي بينم. اما بقيه چه؟ در انتخابات رياست جمهوري سال هفتاد و شش كه تلويزيون با تمام وجود سعي داشت ناطق نوري را به مردممان تحميل كند، ديدم كه به ناگهان بين مردم شهرم غلغله اي درگرفت و در مدت زمان كوتاهي در همه شهر گسترده شد آنچنان كه صداي كر كننده بوق تلويزيون هم نتوانست جلوي آن همهمه را بگيرد. امسال چگونه خواهد شد؟ در مسير بازگشت از كار بسيار دوست دارم كه با آدمهاي شهرم صحبت كنم و فانوسي باشم در روشنايي روز. دلم مي خواهد در گوش بغل دستي ام بگويم فريب اين شعار ها را نبايد خورد، آنها مي خواهند از حضور ما سواستفاده كنند. دلم مي خواهد برايشان تعريف كنم كه چه كاسه اي زير نيم كاسه اين بازي هاست. اما دريغ كه نگاهها و چهره هاي خسته شان مرا مايوس مي كند. از جنجال كار تا مشكلات خانه اندكي خلايي وجود دارد تا به هيچ نيانديشند و بر تصاوير كنار خيابان خيره شوند وبه واژه هاي خدمت، توسعه، اعتدال و كار چنان نگاه كنند كه انگار دارند پشت پارچه ها را مي خوانند.