ويروسى به نام اورکات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پارسا صائبى
اورکات طبق معمول در جامعه اينترنتى ما رشد سرطانى پيدا کرد. از آنجايى که ما از نظر سياسى در يک جامعه بسته و تحت فشار و ايزوله از واقعيات موجود دنيا و از نظر اجتماعى در يک فضاى هيجانى و پر تنش و جوان زندگى مى کنيم با ورود هر پديده جديد تکنولوژيک به سمت آن هجوم آورده و بدون اينکه نياز واقعى به آن پديده داشته باشيم و بدون اينکه زمينه و پلتفرم انسانى و اجتماعى آن پديده را درست شناخته باشيم، در يک فضاى رقابت کاذب به دنبال تجربه کردن آن مى افتيم و بعد خود و ديگران را گرفتار مى کنيم.
اورکات يک پديده کاملا سازمانى و گروهى است و بيش از هر چيز به درد سازمان ها و NGO ها و يا کسانى که در يک زمينه خاص اجتماعى يا اقتصادى مشغول به فعاليت هستند مىخورد. مثلا چند نفر مهندس مکانيک که در صنعت خودرو در شرکت هاى مهندسى يا سازنده قطعات و يا در نمايندگى هاى فروش و يا مشاور مشغول به فعاليت هستند و ارتباط و آگاهى پيدا کردن از وضعيت کارى و آخرين دستاورد هاى روز براى فعاليت و سابقه شغلى آنها ارزش زيادى دارد ، ميتوانند براى ارتباط راحت تر و سهل الوصول تر از يک اورکات استفاده کنند. پس در درجه اول بايد يک ارتباط حداقلى و اوليه بين آنها برقرار بوده باشد و در درجه بعدى يک هدف مشترک بين آنها وجود داشته باشد تا ارتباط سالم و مناسب در فضاى اورکات ايجاد گردد.
اما در عمل مى بينيم که روزى چند دعوت نامه از جانب آشنايان قديم و کسانى که سالها از آنها بى خبر بوديم دريافت مى کنيم، بدون اينکه بدانيم چرا بايد عضو اين مجموعه شويم و اصلا هدف چيست. آيا واقعا به هر کس که تعداد بيشترى دوست و آشنا جمع کند جايزه مى دهند؟!