جايزهی ويژه
ـــــــــــــــــــ
نيكو اميري
خوب! بهسلامتي تكليف بنز الگانس هم معلوم شد! خدمت دوستاني كه در جريان نيستند عرض كنم كه چندي پيش بانك تجارت جايزهيي ويژه، همين بنز الگانس، را براي صاحبان حسابهاي پسانداز اين بانك در نظر گرفت. از وقتي كه خبر اعلام شد، كمتر كسي را ديدم كه در اينباره صحبت نكند. بالاخره آدم به شوخي هم شده حرفهايي ميزند ولي جالب توجه آنهايي هستند كه بهطور جدي در اين موارد بحث ميكنند و نقشه ميكشند. در جمع آشنايان ما زن و شوهري هستند كه هم خانه دارند، آن هم نه يكي بلكه دو تا، هم ماشين، هم درآمد قابل قبول و از همه مهمتر دو فرشتهي كوچك كه به تمام اينهايي كه گفتم ميارزند. تمام اين مدت اين دو نفر مشغول نقشه كشيدن براي جايزهي احتمالي بودند و دو فرشتهي دوستداشتنيشان از ذوق كامپيوتري كه پدر و مادر مهربان برايشان خريده بودند، بالا و پايين ميپريدند. مامان و بابا وقت بازي با فرشتهها را ندارند، كامپيوتر ميخرند تا بهجاي آنها مادري كند و البته پدري!
بگذريم… بالاخره گردونه گرديد و قرعه به نام كارگر دباغخانه افتاد. تلويزيون كه مرد جوان را نشان ميداد، گفتم چهقدر آرام و راحت حرف ميزند. آقاي محترمي كه در جمع ما بود فرمود بايد هم آرام باشد. او اصلا نميفهمد بنز الگانس يعني چه!
خواستم بگويم حق با شماست آقاي عزيز! فقط تو ميفهمي. اصلا الگانس كه سهل است، فقط تو ميفهمي اتومبيل يعني چه! تو كه هر دو سال يكبار به مناسبت تمام شدن گارانتي اتومبيلت به بنگاه ميسپاريس و يك ماشين جديد صفر كيلومتر ميخري. فقط تو ميفهمي عزيز دل برادر!
حالم بههم ميخورد از اين موجودات! تمام دنيا را هم كه داشته باشند،كم ميآورند.
كفاف كِي دهد اين بادهها به مستيِ ما!