سلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کودک گستاخ
بايد از يك جايي شروع كرد. نوشتن خودم تو وبلاگ گروهي زيباي فانوس رو ميگم. وسواس زيادي براي نوشتن دارم هر چند ميدونم وسواس معمولا نتيجه معكوس داره. من از امروز نوشتن تو وبلاگ فانوس رو شروع مي كنم . اسمي رو كه دوست دارم بالاي نوشتههام باشه همون اسمي هست كه براي وبلاگم انتخاب كردم ؛ آن كودك گستاخ! اسم وبلاگم هم از يكي از زيباترين دست نوشته هاي دكتر شريعتي گرفته شده: "نميدانم پس از مرگم چه خواهد شد نميخواهم بدانم كوزهگر از خاك اندامم چه خواهد ساخت ولي آنقدر مشتاقم كه از خاك گلويم سوتكي سازد، گلويم سوتكي باشد بدست كودكي گستاخ و بازيگوش و او يكريز و پي در پي دم گرم خودش را در گلويم سخت بفشارد و خواب خفتگان خفته را آشفته سازد. بدين سان بشكند دائم سكوت مرگبارم را..."
وبلاگ نويسي تو فانوس رو از امروز شروع ميكنم به دليلي كه ميخونيد:
امروز 5 تيرماه سالروز به خاك سپاري پيكر پاك “ابوذر” زمان ماست. همو كه در غربت زيست، در غربت مرد و در غربت آرميد.
امروز من همان سوتكي را كه كوزهگر از خاك گلويش ساخته است را يافتهام، ميزنم فرياد تا آشفته سازم خواب ظالمان را. ولي ميدانم من تنها يك از آن طفلكان گستاخ و بازيگوشم؛ ميخواهم دست به سوي ديگر كودكاني كه آن سوتك را يافتهاند دراز كنم تا فريادمان را بلندتر كنيم. چون ما ميتوانيم. چون راه معلماني همچون “شريعتي” فانوس راهمان است .
پاينده باشيد