بيچاره شطرنج!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پارسا صائبى
شادى صدر مقاله اى در روزنامه شرق به عنوان «قلعه رفتن» نوشته است و به موضوع سازمان هاى مدنى و غير دولتى و اصلاحات غير سياسى پرداخته است. به کليت مقاله ايشان که دست بر قضا چارچوب منسجمى دارد کارى ندارم اما و صد اما ايشان در ابتداى مقاله خود نوشته اند:
« در بازى شطرنج، وقتى بيشتر مهره هاى مهم حذف شده اند و شاه در وضعيت تهديد جدى كيش و مات شدن قرار دارد، گاهى از روشى استفاده مى كنند كه به آن «به قلعه رفتن» يا به طور خلاصه «قلعه» مى گويند. در اين روش شاه، پشت سه سرباز و يك قلعه پناه مى گيرد. به نظر مى رسد با تغيير وضعيت در انتخابات آينده رياست جمهورى با كنار رفتن احتمالى اصلاح طلبان وضعيت «قلعه» در جامعه مدنى ايران حاكم خواهد شد. »
بنده به عنوان يک آدم علاقمند به ورزش فکرى مظلوم ديار ما يعنى شطرنج بابت اين اظهارات دو روز عزاى عمومى اعلام مى کنم!! خوانندگان عزيز خود بهتر از من ميدانند که اولا قلعه رفتن «روش» نيست يک «حرکت» است ثانيا معمولا در اوائل بازى بايد انجام شود نه در اواخر آن ، ثالثا يکى از شروط قلعه رفتن هم آن است که شاه (يا جديدا آقا!!) نبايد در وضعيت کيش باشد و خانه هاى عبور شاه نيز نبايد زير ضرب «دشمن» باشد!
نميدانم اين مقاله صفحه مهم سياسى از زير دست چند نفر از دوستان روزنامه شرق رد شده ولى يا حواسشان نبوده يا اينکه کسى براى شطرنج چندان اهميتى متاسفانه قائل نيست. تصور کنيد اگر همين اشتباهات در مورد فوتبال پيش مى آمد و شادى خانم مثلا کرنر و پنالتى را با هم اشتباه گرفته بودند، الان چه جنجالى به پا شده بود!
در هر حال دست اندر کاران روزنامه وزين شرق فضا را ژورناليستى تر مى خواهند که فى نفسه بد نيست اما اگر هم قرار است براى جذابيت يک مقاله موضوع آن با يک مثال جالب همراه شود، در بيان مثال دقت لازم صورت گيرد. خانم شادى صدر مى توانست به راحتى بنويسد : « گاهى اوقات در شطرنج حرکت قلعه رفتن در اواخر بازى صورت مى گيرد و … [ البته از سه پياده و رخ (يا به قول ايشان قلعه) بهتر است چيزى گفته نشود چون آن هم اصلا دقيق نبود.] » مى بينيد که اتفاقا مطلب جذابتر هم ميشد.