نيروهاي تاثيرگذار بر جمهوري اسلامي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رحيم مخکوک
به طور خلاصه ميتوان نيروهاي تاثيرگذار بر جمهوري اسلامي و ميزان تاثير آنها را به صورت زير طبقهبندي كرد:
1) محافظهكاران: جزء نيروهاي درون نظام هستند و تعيين كنندهي سياستهاي كلي نظام. در صورتي كه سياستهاي نظام عوض شود به معني اين است كه نظر اينان عوض شده و يا فشار گروههاي ديگر باعث اين تغيير شده است. به مرور زمان در حال استحالهاند و روز به روز از تعدادشان كم ميشوند اما جزء قدرتمندترين مؤلفهها هستند.
2) اصلاحطلبان درون حاكميت: اين نيروها دارند به آرامي صحنه را به محافظهكاران ميسپارند. تعداد و هوادارانشان به شدت در حال كاهش است.
3) روشنفكران و اصلاحطلبان خارج حاكميت: در فعاليت اين عده تغيير چشمگيري را ظرف سالهاي اخير شاهد نبودهايم. اوج فعاليت آنان در انتشار روزنامههاي مدرن ظهور كرد كه به علت عدم پذيرش محافظهكاران در حال حاضر يك دورهي افول را طي ميكند. فعاليت و نيت اين عده عموما از روي دلسوزي و علاقه به ملت و فرهنگ ايراني و يا اسلامي است. اما به نظر من اين جمع هيچ وقت قدرتي نداشته كه در كوتاه مدت تحول ايجاد كند و البته اعتقادي هم به اين موضوع نداشته است. اين گروه عمدتا مغضوب محافظهكاران بودهاند و تاوانهاي سنگيني را نيز پرداختهاند اما اهل دعوا نيستند.
4) نيروهاي مخالف تندرو: اين نيروها عموما تفكر تغيير نظام و انقلاب را مطرح ميكنند. طرفدار چنداني ندارند و كسي به آنان اهميتي نميدهد.
5) كشورهاي خارجي و نهادهاي بينالمللي: فشار اين نهادها بر جمهوري اسلامي براي به دست آوردن منافع و اطمينان از تغيير رويهي محافظهكاران ادامه خواهد يافت. واضح است كه اين نيروها دلشان به حال ملت ايران نسوخته است اما به جهت فشارهاي مؤثري كه بر محافظهكاران براي رعايت حقوق بشر و موارد نظير آن وارد ميكنند قابل اهميت هستند و مثبت ارزيابي ميشوند. با ظهور محافظهكاران نو در آمريكا و قدرت گرفتن تندروها در اسراييل، اين گروه ميتوانند دردسرهاي جدي براي ايران و نظام جمهوري اسلامي درست كنند.
6) نسل سوم: نسل متنفر از سياست و به دنبال نيازهاي خود. نسلي كه به جامعه نميانديشد. براي عموم نسل سوميها خود در درجهي اول اهميت قرار دارد. مد و رنگ و لباس و پول و امكانات و خارج و تفريح و آيندهي شغلي بزرگترين دغدغههاي اين نسل است. اين گروه بدون توجه به تمام معيارها و آنچه در اين نظام ارزش خوانده ميشود راه خود را ميروند و اصولا در بين اين نسل ارزش شكني يك ارزش است. اين گروه به علت كثرت جمعيت به شدت در حال رشداند و به منزل بسياري از محافظهكاران هم راه يافتهاند. اين نسل عقدهي خوب زندگي كردن دارد و به خاطر آن چه كه نسلهاي قبل از او دريغ كرده است با همه چيز سر جنگ دارد و اين جنگ را خيلي ساده انجام ميدهد. او تمام ساختارهاي ارزشي را بيخيال شده است. به نظر من اين نسل در درازمدت مهمترين و قدرتمندترين مؤلفهي تاثيرگذار بر نظام است. محافظهكاران از دخترها و پسرهاي توي خيابان شكست خواهند خورد و نه از روشنفكران. اين يك آسيب اجتماعي جدي است. بايد براي آن فكري كرد. البته اگر فكري و زماني باقي مانده باشد.