هشداري براي همه
ـــــــــــــــــــ
سپيده مويه
قبل از هر چيز بايد بگويم كه قصد من از نوشتن اين حادثه فقط و فقط هشداري است به همهي كساني كه در ايران زندگي ميكنند. شايد براي برخي اين مساله تازگي نداشته باشد و برخي ديگر آن را باور نكنند يا بخواهند از آن برداشت سياسي بكنند. به هر صورت من به اقتضاي شغلم فقط از ديدگاه علمي و اجتماعي به آن نگاه ميكنم و هيچ مقصود ديگري ندارم.
من يك پزشكم. چند روز پيش كه در درمانگاه بيمارستان مشغول معاينهي بيماران بودم دختر جواني به من مراجعه كرد و با خجالت فراوان موضوعي را ميخواست مطرح كند كه نميتوانست و من پس از آرام كردن وي توانستم موضوع را تا حدودي متوجه شوم. روز قبل از مراجعهي وي به بيمارستان چند مامور نيروي انتظامي او را در پارك با نامزدش گرفته بودند و پس از جدا كردن آنها از يكديگر به او پيشنهاد رابطه داده بودند. البته با توجه به اين كه آن را كه حساب پاك است از محاسبه چه باك است او هم قبول نكرده و با سر رسيدن خانوادهها موضوع حل و فصل ميشود. حالا نامزد دختر از او خواسته بود تا معاينه شود و مطمئن شود كه اتفاقي رخ نداده است. من هم مطابق معمول كه چنين معاينههايي فقط با تقاضاي پزشك قانوني صورت ميگيرد از او خواستم تا با نامهي پزشك قانوني مراجعه كند و او هم خوشحال شد و رفت.
من نميدانم چه مقدار از اين واقعه واقعيت داشته اما آن چه را كه خود ديدم و شنيدم بيان كردم به اين قصد كه مردم به هوش باشند كه هر كسي كه با لباس نيروي انتظامي به اين منظور خاص سؤالاتي را مطرح ميكند آدم قابل اعتمادي نيست. نميدانم در چنين مواقعي درخواست كارت شناسايي و يا تماس با پليس 110 چه قدر ميتواند مفيد باشد اما چيز ديگري به فكرم نميرسد.