--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Wednesday, July 07, 2004


يادداشتى کوتاه بر فيلم فارنهايت ۱۱/۹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پارسا صائبى

چند روز است که مى خواهم چيزى در مورد فيلم فارنهايت ۱۱/۹ بنويسم ولى فرصت نميشود. فيلم خوبى است و واقعيات را به طور هوشمندانه به ترتيبى چيده که هر کس بعد از ديدن آن اگر غرض و مرضى نداشته باشد، حالش از هيات حاکمه جمهورى خواه آمريکا و زد و بند هاى پشت پرده به هم مى خورد، اما يک ته مزه اى دارد که بعد از مدتى در دهن آدم مى ماند. البته مايکل مور آدمى نيست که زير علم دموکرات ها سينه بزند ولى به نظر ميرسد اين فيلم سفارشى بوده و از زاويه ديد معمول مايکل مور که نسبتا بيطرفانه است فاصله گرفته است. اين فيلم يک جورهايى هجو نامه بوش است ولى مايکل مور نمى خواهد بپذيرد که به هر حال چه با تقلب چه بدون تقلب نصف راى دهندگان جامعه آمريکايى بوش کم سواد بچه پولدار بى عرضه و خوش گذران و بى اراده را به ال گور سخنور و باسواد و کسى که هشت سال به عنوان معاون کلينتون شکوفاترين دوران اقتصادى آمريکا را به بار آوردند، ترجيح دادند و راى خود را به نام بوش نوشتند و بعد هم خطبه به نام او خواندند. اين بماند که زمانى که يازده سپتامبر اتفاق افتاد خيل عظيمى از دموکرات ها من جمله همين آقاى کرى و ژنرال وسلى کلارک به حمايت از جنگ طلبى هاى بوش بر خواستند مردم عادى که جاى خود دارند. مايکل مور از کنار اين قضيه مى گذرد و اين بار جامعه آمريکا را بر خلاف بعضى از فيلم هاى قبلى درست به نقد نمى کشد که چرا و به کدامين علل نيمى از مردم آمريکا هنوز که هنوز است پشت چنين رييس جمهورى آنهم در چنان شرايط بد اقتصادى و سياسى ايستاده اند؟

با اين وجود ديدن اين فيلم مستند زيبا و هنرمندانه را به همه توصيه مى کنم. صحنه صحنه اين فيلم با تدوين عالى آن ديدنى است. فيلمى است که هم شما را مى خنداند و هم مى گرياند.

چند گزيده از فيلم:

- مايکل مور روز يازده سپتامبر را با تصويرى سياه و تنها صداى برخورد دو هواپيما به ساختمان و انفجار و جيغ مردم نشان ميدهد، بعد پرده سينما روشن مى شود و قيافه گريان و نگران مردم در حالى که چشم به آسمان خراشهاى دوقلو دوخته اند نشان داده ميشود، بعد توفان خاک و سيمان ،رقص کاغذ ها در آسمان و کف پياده رو ها، گريه بازماندگان … هيچ تصويرى از برج ها هيچوقت نشان داده نميشود!

- يک زن عراقى خانه بستگانش بمباران شده ، دارد به عربى با دوربين حرف ميزند و نفرين ميکند. مى گويد خانه مان را خراب کرديد ، خدا خانه هايتان را خراب کند. صحنه تاثير گذارى است. بلافاصله در صحنه بعدى بريتنى اسپيرز را نشان ميدهد که در خانه اش روبروى يک نفر (‌احتمالا مايکل مور) نشسته و چلپ چلپ مشغول آدامس خوردن است. (‌مايکل مور به زيرکى صداى آدامس بريتنى را برجسته مى کند! )‌ اسپيرز به کسى که از او سوال کرده پاسخ ميدهد: آره، رفتن به عراق درست بود، چون قبولش دارم!

- بوش در يک کلاس مدرسه در ايالت داداش جون يعنى فلوريدا نشسته و دارد با بچه ها گپ ميزند ، در گوشى به او خبر ميدهند که هواپيماى دوم هم به برج ديگر برخورد کرد، چشمان بوش چپ تر ميشود و سعى مى کند خودش را آرام نشان بدهد، اولين کارى که ميکند يک کتاب از قفسه کنار دستش بر مى دارد به شدت هراسان است نميداند چکار بايد بکند، لبخند از رويش محو شده ، لبانش را ميگزد، اما به فکرش نميرسد که بايد از کلاس بيرون بزند و لااقل کارى بکند، هيچکس از مشاوران هم در کنارش نيست که اين آدم را راهنمايى کند، هفت هشت دقيقه طول مى کشد که سلول هاى خاکسترى به يک نتيجه اى برسند و … مايکل مور از اين تصاوير با انقطاع پى در پى و نشان دادن ساعت به خوبى استفاده کرده است.



- مايکل جلوى کنگره ايستاده تا هر کدام از نمايندگان را که وارد ميشوند شکار کند، هر کس را که ميبيند فرم درخواستى نشان آنها مى دهد و ميگويد آيا مى خواهيد فرزندتان را به جنگ عراق بفرستيد؟! کلى هم بروشور تبليغاتى من جمله از شرکت هاليبرتون در دست دارد و مشغول تبليغ کردن امکانات خدمت در ارتش يا شرکت هاى خدماتى در عراق است. واکنش هاى نمايندگان ديدنى است.

- خبرنگار از بوش در مزرعه اش مى پرسد گفته ميشود شما همه اش در مرخصى هستيد (‌به روايت مايکل مور بوش از اول سال ۲۰۰۱ تا روز يازده سپتامبر چهل و دو درصد زمان کارى اش را عموما در مزرعه شخصى خود در مرخصى و در حال ماهيگيرى شکار و بازى گلف بوده! ) بوش جواب ميدهد : « آنهايى که اين را ميگويند تعريف کار را نميدانند، من اينجا فکس دارم من موبايل دارم. حتما که نبايد براى کار کردن پشت ميز بود… »!! ( راستى لحن کلام کمى آشنا است نه؟ )

بقيه اش را تعريف نکنم که بيمزه ميشود. اگر توانستيد اين فيلم را ببينيد البته گمان کنم که ضرغامى هم بتواند اين فيلم را از آنتن سيماى لاريجانى(!) پخش کند. تا به وقتش!

 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى