--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Saturday, July 24, 2004


عرض شود که …
 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
س.ع.دشمن شناس

سلام عالى جنابان، سلام دوستان، سلام دشمن! ما با اجازه شما برگشتيم. اون دنيا هر چى از ما بازجويى کردند چيز دندان گيرى بدست نيامد ، از طرف بعثه مقام معظم رهبرى در برزخ فرمان دادند براى رنج و عذاب بيشتر ما را دوباره به اين دنيا بفرستند تا حالمان جا بياد!  اينه که دوباره در خدمت اسلام و نظام و ياران فانوس هستيم! البته گوش ما رو حسابى کشيدن که حرف هاى گنده تر از دهن نزنيم، مثلا قول داده ايم که اگر خواستيم مطلب سياسى بنويسيم در مورد بخش ترک نشين قبرس بنويسيم! عليه شخص اول مملکت حرفى نزنيم، عليه شخص دوم مملکت حرفى نزنيم، عليه شخص سوم مملکت حرفى نزنيم،  عليه شخص n ام مملکت حرفى نزنيم ( n< 10,000,000) عليه حاجى بخشى حرفى نزنيم، عليه دکتر سعيد عسگر حرفى نزنيم (‌ نگرفته هنوز دکتراش رو ؟! ) عليه استاد رحيم پور ازغدى حرفى نزنيم، گنده تر هاش رو نميگم. از علما فکر کنم فقط ميتونم در مورد آ شخ حسين انصاريان چيزى بنويسم. اون هم که خوب ممکن نيست! يک نفر آخوند کلاسيک باحال هنوز تو اين مملکت وجود داشته باشه آ شخ حسينه ! خلاصه وضعيتى شده ، اينه که اصلا موندم در مورد چى چى طنز بنويسم، اين همه محدوديت و بدبختى يک طرف، نبودن سوژه و حس و حال نداشتن خودم و نيز اهالى محترم وبلاگستان هم يک طرف.  راستى اين فانوس چرا اينجورى شده؟ منصور چه بلايى سرش اومده؟ حسن کجا است؟ رحيم؟ آليوس بسيجى؟ بقيه؟        آقا همه چيز عوض شده به جان شما. اين مملکت چرا اينجورى شد تو اين چند ماه؟ پس چرا مردم انقدر بى خيال شدن؟ اين چه وضعشه آخه؟ يکى نيست بگه خودت کدوم قبرستونى بودى آخه! والا به جان آقاى مشکينى من قبرستان نبودم توى آى سى يو بيمارستان شريعتى بودم!

راستى تا يادم نرفته بهتون بگم که وقتى داشتم بر ميگشتم توى سالن ترانزيت على حاتمى رو ديدم داشتند با آقا تختى خوش و بش کنان سوار هواپيما مى شدند، بچه ها مى گفتند على حاتمى داره فيلم جهان پهلوان تختى رو اينجا ادامه مى ده ، خوبيش اينه که خود آقا تختى هست و احتياجى به خسرو نظافت دوست هم نيست. حيف شد نشد که بمونم و اين فيلم رو ببينم!  آقا اين رونالد ريگان خنگ رو براتون بگم که وقتى با سلام و صلوات آوردنش اينجا (!) ميتران رفته بود استقبالش، ريگان نشناختش!  اين بابا اينجا هم آلزايمر داره، ولى بعضى چيزها رو يادشه مثلا شق و رق راه رفتن و براى همه بيلاخ فرستادن رو از ياد نبرده!  چند روز پيش هم دم در خط سبز برزخ وايساده بوديم ديديم يک صندوق کوچيک آوردن، پرسيديم اين صندوق کوچيک چيه؟ گفتن مارلون براندو توشه ! مامورين سپاه ولى امر به اون صندوق مشکوک شده بودند و داشتند زير و روش مى کردند آخه توش غير از خاکستر چيزى نبود. قراره که مارلون براندو را با سانتريفوژهايى که جمهورى اسلامى يواشکى فرستاده اينجا دوباره درست کنند!     


 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى