خداحافظى دينى، خداحافظى لاييک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
س.ع.دشمن شناس
يکى به من بگويد اينجا چه خبر شده؟ اين ف.م.سخن عزيز که هر روز پنج تا مطلب مى گذاشت - که همه آنها خواندنى بودند - چرا هر پنج هفته يک پست هم ندارد؟ سيد رضا شکر اللهى چرا در را بست و پنجره پشتى را باز کرد؟ چرا همه با هم قهر هستند؟ چرا بعضى ها با هم دعوا دارند؟ چرا کل خوانندگان وبلاگ ها سى تا چهل درصد کم شده؟ چرا وبلاگ ها ديگر زود به زود به روز نمى شود؟ از اون هم بالاتر چرا اين عزيزدوردونه وبلاگستان که عزيز دل لاييک ها بود و جداول دينى- لاييکش از جدول تناوبى شيخ مندليف معروف تر شده بود، در حاليکه روى سر و گردن هودر داشت کار مى کرد و رفته بود سراغ مايه پيچ پيچک ، يکدفعه چار گوشه تشک را بوسيد و خداحافظى کرد و رفت؟
نوحه:
«ديگر بلاگر را صفا نباشد/ زيرا دينى-لاييک در آن نباشد »
« چون لاييک رفت و بلاگستان شد خراب/ بوى گل را از که جوييم از خودش »
اينطورى نميشه، اصلاً ما هم «عطا» رو به «مه لقا» بخشيديم! خودش ميدونه و گفتگوى لابلاى فرهنگ ها و تمدن ها. ما هم با اين اوصاف بر ميگرديم به همان قبرستانى که بوديم. البته فعلا اين را به عنوان يک اولتيماتوم دوم خردادى تصور بفرماييد!
آقا گوريله، تو بيخود مى کنى نمياى بامن شطرنج بازى کنى. بايد بيايى و وسط شطرنج هم هى به من مشت بزنى.
با الهام از عزيزدوردونه عزيز :
خداحافظى لاييک : مىبينمت. تا بعد.
خداحافظى دينى : خداوند شما را حفظ کنه، مويد باشيد انشاالله، حلال بفرماييد، خدمت بيت مکرم سلام برسانيد، تمنا مى کنم، استدعا دارم، ارادتمند هستم، اخلاص و خضوع دارم، شرمنده نفرماييد، خداوند شما را که ذخيره اسلام هستيد براى ما نگه داره، درپناه حق باشيد، در خدمت امام زمان باشيد، در امان خدا، خدا نگهدار شما.