عربستان از نماى نزديک
قسمت سوم: مذهب
___________
رحيم مخكوك
در عربستان بيشتر غير ايرانيها سني هستند و با توجه به اين كه در عربستان هستيم، بيشتر سنيها وهابي هستند. وهابيگري تا حدود زيادي بر اخباريگري بنا نهاده شده است. يعني با يك وهابي در حوزهي دين فقط ميتوان بر پايهي احاديث پيامبر (سنت) و قرآن بحث كرد و در اين گفتمان بحث كلامي تقريبا جايي ندارد. در چند مورد بحث كه با سنيها از كشورهاي مصر و عربستان داشتم متوجه شدم كه تصورات اشتباه زيادي در مورد شيعيان دارند (مثل تحريف قرآن شيعيان) و البته برخي اشكالاتي كه به ما ميگيرند هر چند به مواردي مربوط ميشود كه مورد تاييد بسياري از بزرگان شيعه نيست اما به عنوان سنتهاي غلط در بين برخي از عوام رواج دارد. حالب است كه مسالهي اصلي تفاوت شيعه و سني كه همان ولايت امام علي (ع) است براي برخي از آنان ناشناس است و برخي عمدهي فرق شيعه و سني را در اعمال ظاهري مثل نحوهي نماز خواندن و حلال بودن صيغه و دريافت خمس و زيارت قبور ميدانند. در يك مورد پس از اين كه به موارد فوق پاسخ دادم و به نحوي شباهتي كه ما با آنها در فلسفهي احكام داريم ثابت شد مورد سؤال قرار گرفتم كه: اگر اين طور است كه شما ميگوييد پس فرق شما و ما چيست؟
نكتهي جالب ديگر اين كه شخصيت امام علي (ع) به عنوان خليفهي چهارم و يكي از صحابهي مورد اعتماد و بزرگ پيامبر كاملا محبوب است و هيچ گونه دشمني با ايشان مشاهده نكردم. حتي دوستي امام حسن و حسين (ع) نيز را يك امر مسلم ديدم. در مسجدالنبي بر گرداگرد دو قسمت روباز مسجد اسم حدود 40 تن از بزرگان اسلام را نوشتهاند كه اسامي هر دوازده امام شيعه نيز در اين بين ديده ميشود. در كتابهاي مختلف حديث و تفسير نيز نام امام علي (ع) به كرات به نيكي ذكر شده و بسياري از آياتي كه ما معتقديم در شان امام علي (ع) نازل شده است مورد قبول آنان نيز ميباشد. در مورد خلافت ابوبكر نيز هيچ دليلي مبني بر اين كه پيامبر ايشان را به جانشيني خود منصوب كرده باشد وجود ندارد. ايشان در مواردي سن كم امام علي (ع) را به هنگام معرفي ايشان به جانشيني در ابتداي سالهاي نبوت مطرح ميكنند و از ماجراي غدير هم بياطلاعند. در حالي كه اين اتفاق در كتابهاي ايشان به كرات نقل شده است. مسالهاي كه باعث ميشود ولايت امام علي (ع) مورد پذرش آنان قرار نگيرد به نظر من هماني بود كه باعث شد تا ابوبكر به خلافت برگزيده شود. يعني انفعال مردم و بيعت كردن با اولين كسي كه براي خلافت مطرح شد و البته شخص وجيهي بود.
در نهايت به نظر ميرسد با توجه به سكوت بيست و پنج سالهي امام علي (ع) حجت بر ما هم تمام است و طرح مسايل اختلاف بين شيعه و سني تا جايي كه باعث تفرقه و مجادله ميشود كار پسنديدهاي نباشد. بسياري از اهل سنت هم بر اين باور هستند و حتي به محض مطرح شدن اسم شيعه و سني يكديگر را از مطرح كردن اين اسامي منع ميكنند و به برادري و دوستي دعوت ميكنند. با توجه به آن چه در پشت اين اختلافات مطرح است و همچنين فلسفهي اسلام فكر ميكنم اختلاف نظر اساسي هم بين ما وجود ندارد.
در مورد سنت پيامبر كه در موارد بسياري به شكل تغيير نيافته از صدر اسلام در عربستان باقي مانده در شمارهي بعد خواهم نوشت.