در حاشيه سخنرانى اخير دکتر سروش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پارسا صائبى
دکتر سروش چند روزى است که با سخنرانى هاى متعدد خود، بازگشتى قوى به عرصه عمومى داشته است. ما که در ايران نيستيم و ديگر نميتوان خيلى متوجه شد که چه اتفاقى افتاده است که سروش براحتى در دانشگاه هاى مختلف سخنرانى مى کند و ديگر از آن جماعت چماق و طناب دار بدست خبرى نيست. خاطر مبارک هست که براى هر سخنرانى چه جنجالهايى به پا مى کردند و چه بزن بکش هايى مى شد. عقبه فکرى و سياسى هم به طور همزمان به راه مى افتاد.
الغرض سخنرانى اخير دکتر در مورد « سکولار بودن دين اسلام » را ما واقعا درست نفهميديم. خود مفهوم سکولاريسم به حد کافى مناقشه برانگيز هست. اما سروش آمده و در آن قسمت که در مورد سکولار بودن دين اسلام دليل آورى کرده ، سکولاريسم را دقيقا منطبق بر گيتى گرايى گرفته و يک مرتبه هم جلوتر رفته و گيتى گرايى را بر تنعم از دنيا منطبق گرفته بعد با يک نگاه درون دينى ضمن مطرود خواندن زهد و ترک دنيا، به اين نتيجه رسيده که اسلام دينى سکولار است. چند گام بزرگ و مبهم لااقل در اين استدلال برداشته شده است يا شايد هم پياده سازى خبر از جانب ايلنا دچار مشکل بوده و دقيقا محتواى سخنرانى خوب منعکس نشده است. اما نتيجه هم به نظر بنده ابهام زا است. اين گزاره به قول خود دکتر «مفسده برانگيز» است. چون سکولاريسم را تقليل داده و وارد دين کرده است و به عنوان يک ويژگى ذاتى دين اسلام آن را بيان کرده است. اين سکولاريسم البته با مفهوم اصيل تر سکولاريسم به معنى «بى اعتنايى به آنچه که بيرون از دنيا وجود دارد، براى حل مسائل دنيا» متفاوت است. سروش دارد يکجانبه مرزها را بر ميدارد و به مفاهيم ابهام مى افزايد. بايد ديد برنامه بعدى سروش چيست و از اينجا مى خواهد به کجا برسد؟ چون معمولا او پروژه اى به قضايا نگاه مى کند.