لبخند و مقامات!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آليوس ماکسيموس
در خبرها بود که یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده که رفتار آقای ابطحی در شان معاونت رییس جمهور نیست! گویا این اظهارات بعد از
مطلب آقای ابطحی در مورد جلسه مشترک دولت و مجلس بیان شده! یادم به اوایل دوران کارشناسی خودم افتاد که روزی یکی از برادران بسیج دانشجویی اعتقاد داشتند که لباس من (یک پلیور به رنگ سبز روشن) در شان دانشجو نیست؛ و ساعتی را در دفتر بسیج به ارشاد من پرداختند! (البته در آن دوره آزادیها از زمان حاضر خیلی محدودتر بود).
به نظر شما چرا رسم شده که دولتمردان و افراد مهم نباید بخندند و شوخی کنند؟ مگر آنها چیزی کمتر از انسانهای عادی دارند؟ (خنده و گریه جزو احساسات انسان طبیعی است نه؟) اصلا شان یک مقام ایرانی چیست؟
کاروان ورزشی ایران در المپیک هم شاید از معدود کاروانهای ورزشی بود که هیچ لبخندی بر لب ورزشکاران نبود و هیچ ابراز احساساتی برای حضار نکردند (البته این متقابل بود!)؛ در حالیکه تمام ورزشکاران دیگر از خوشحالی حتی مشغول به رقص بودند. وزیر خارجه ایران که نماینده ما در کشورهای خارجی است هم "مردی است که هرگز نمیخندد". انصافا به عکس مقامات کشور فکر کنید؛ چند تا از آنها را با لبخند دیدهاید؟ نمیدانم از کجا چنین چیزی رسم شده که دولتمردان (علاوه برتیپ ارزشی؛ با ریش و باقی قضایا که شرط لازم دولتمرد بودن در ایران است) باید جدی و بدون لبخند باشند. همه این موارد به نحوی باعث شکل گیری دیدی خشن (شاید بگویم خشنتر بهتر است) از ایران و ایرانی در جهان میشود. یک خاطره بدون شرح دیگر هم برای ختم کلام: در مهمانی در دانشگاه در اینجا شرکت کردم؛ من مشغول صحبت با دوستان بودم؛ یکی از اساتید آلمانی به کنار من آمد و پرسید: "کجایی هستی" گفتم ایران! گویا باور نکرد؛ دوباره و سه باره پرسید! سپس گفت: "آخه فکر کردم اهل برزیل هستید!". وقتی پرسیدم چرا؛ گفت:" چون میخندی و خوشحالی!!"