مبارك است!!!!!!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سورا ايرانى
تهران ديروز 5/7/83 ساعت 30/18 ميدان وليعصر
به سمت ايستگاه اتوبوس مي رفتم كه ناگهان سر صدايي توجه ام را جلب كرد. جمعيتي حدود 20 – 30 نفر كه همگي جوان بودند در حالي كه دست مى زدنند و فرياد مى زدند «مبارك است» ديگران را به پارك ملت دعوت مي كردند.
يعنى مردم هخا را باور كردند؟ اولين سوالي بود كه ناخودآگاه از ذهنم گذشت.
جمعيت چه شور و شوقي داشت و به مغازه دار ها مي گفتند : تعطيلش كنيد حالا دو ساعت كاسبي نكنيد.خانمي از تو جمعيت از مردم التماسانه خواهش مي كرد « تو رو خدا بيائيد پارك ملـت و ديگرا ن جمعيت رو مسخره ميکردنندو اما جمعيت مصمم به راه خوش ادامه مي داد.
قادر به تحليل ماجرا نيستم. فقط مي دونم جمعيتي كه ديدم خسته بود و دلخوش به وعده و عيد.
يعني خستگي روزگار توان منطق رو از حمعيت گرفته بود؟
ديروز مردم به سه گروه تقسيم شده بودند:
گروه اول هماني كه همه مي دانيم سكوت سنگيني كرده اند. كه شامل اكثريت است.
گروهي كه تاب خستگي ندارند.
گروهي كه همه چيز رو مسخره مي كنند.
به نظر كدام از اين گروه ها مي توانند خطر ناك باشند؟
هخا يك بازي است. كه حتي الفباي بازي در آن رعايت نشده. و با يك گروه خسته نمي شود بازی كرد.
آيا بايد 10 مهر ماه منتظر هخا با 50 فروند هواپيماي اسباب بازي باشيم؟