زنده باد حقيقت ( در مورد مطلب زنده باد اتحاد )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سحر
مىدونم که معمولا وبلاگ نويسها جواب کامنتها رو به صورت کامنت مینويسن اما با توجه به اهميت موضوع از سردبير میخوام که اين دفعه رو به بزرگی خودشون ببخشن.
و اما اصل مطلب اينه که من مطلب ((زندهباد اتحاد)) رو با اين جمله تموم کردم:
وبلاگنويساني که به دليل مخالفت با اصلاحطلبان تن به اين وحدت ضروري نمىدهند بايد بدانند که کسانى که امروز متحدند ((امروزى)) اند و کساني که با امروزيان نيستند بدون شک ((مرتضوى)) اند.
حالا کامنت کياوش رو بخونيد:
اين مدل از برخورد كاملن مشابه با رفتار بوش در بارهي تروريست است كه ميگفت هر كه با ما نيست با تروريست هاست و چندان معقول و منطقي به نظر نميآيد و بيشتر جنبهي احساسي دارد.
حالا من از کساني که مثل کياوش فکر ميکنن میخوام که به اين جملهي دکتر شريعتي که من ازش استفاده کردم فکر کنن (البته عين کلماتش رو يادم نمياد): آنان که با حسين شهيد شدند ((حسينى)) اند ؛ آنان که ماندند يا ((زينبى)) اند و يا ((يزيدى)) اند.
حتما شما هم متوجه شباهت اين جمله و جملهی بوش که کياوش يادآوری کرده شديد و حالا سوال من اينه :
به نظر شما دکتر شريعتي هم مثل بوش بوده؟ به نظر شما دکتر شريعتى هم ديکتاتور بوده؟ اصلا بذاريد يه سوال ديگه بپرسم؛ به نظر شما اگر بوش (بر فرض محال) واقعا طرفدار حقوق بشر بود و فقط به خاطر عشق به انسانيت با تروريستها ميجنگيد و خودش هم تروريست نبود باز هم از اينکه بگه هر کس با ما نيست تروريسته ناراحت ميشديم؟ حرف حساب من اينه که خودخواهانهترين جمله وقتي به قصد دفاع از حقيقت بيان بشه منطقيترين جمله است و به نظر من در چنين شرايطي که امثال مرتضوي هر کاري که ميخواهند میکنند و در شرايطي که تمام وبلاگنويسان از اتفاقات اخير ناراضياند وقتي شرايطي براي اعلام اعتراض به کساني که حق را ضايع میکنند بهوجود میآيد اگر کسي خودش را به آن راه بزند يا به دليل مخالفت با اصلاحطلبان يا دلايل ديگر از حق دفاع نکند هيچ فرقی با امثال مرتضویها ندارد و من ايمان دارم که در دنيا تنها دو دسته وجود دارند : آنها که از حق دفاع میکنند حقيقتطلب هستند و آنها که حق را زير پا ميگذارند و نيز آنهايی که در برابر اين کار سکوت ميکنند بدون شک ضد حقيقت هستند .( ممکنه کساني فکر کنن که تعريف انسانها از حقيقت متفاوته ولي من ميگم که اينطور نيست و يا حداقل در اين مورد بخصوص همهي ما میدونيم که حق وبلاگنويسان و حتی حق وبلاگخوانها ضايع میشود) پس من يک بار ديگه مىگم: (( زندهباد اتحاد)) به اميد اينکه در اقدام بعدي همه با هم حتی با وجود اختلافاتمان متحد شويم ( حتی اگر به نظرمان بيفايده باشد ويا حتی اگر از سوی فرقهای خاص پيشنهاد شدهباشد و يا خيلی چيزهای ديگر ) و بدانيم که ((امروزيان)) يک فرقه يا يک جناح سياسی نيستند که بخواهند براي خود تبليغ کنند بلکه اکثر آنها انسانهايی هستند که از نظر سياسی با هم اختلاف نظر دارند ولى به خاطر دفاع از حقيقت با هم متحد شدهاند و حقيقت چيزی نيست که بتوان نسبت به آن بیتوجه بود.