مورچگانيم
ــــــــــــــــــــــــــــ
پارسا صائبى
فضاى وبلاگ ها جنب و جوشى گرفته است. حسين درخشان براى مقابله با اقدامات مستبدانه عمله استبداد دينى پيشنهادى بسيار بجا و سازنده داد. دوشنبه همه «امروز» خواهيم بود. بنده هم چون خيلى از دوستان از اين اقدام حمايت ميکنم. هر چند اينجانب نيز از اصلاح طلبان حکومتى دل خوشى ندارم.
نکته در همينجا است که گرچه اين اقدام بايد زودتر از اينها اتفاق مى افتاد اما سرانجام اول مهر دموکراسى خواهان مستقل، وبلاگ نويس هاى غير متعهد بر پهنه اينترنت رسيد. مشق دموکراسى از همينجا شروع شد:
صفحه اول سطر اول. همه بنويسيم: ما با اصلاح طلبان حکومتى اختلاف نظر داريم. نقطه. از آنها انتقاد داريم. نقطه. جواب سوالات ما را هنوز نداده اند. نقطه. با حسين درخشان گاهى اختلاف نظر داريم. نقطه. اما حمايت قاطع خود را از اين حرکت و پيشنهاد حسين درخشان اعلام مى کنيم.نقطه. از آزادى بيان و آزادى اطلاع رسانى حمايت قاطع و عملى مى کنيم.
اين تازه مشق اول ما است. خواهيم آمد باز! بگذار شير ژيان و شغالها و کفتارها و کرکس هاى دور و بر به ما پوزخند بزنند. ما مورچگانيم. با لشکر مورچگان نميتوان در افتاد.
از دوستانى که تاکنون به اين حرکت نپيوستهاند کسانى که اهل تامل هستند - با کسانى که هزار بند بر پا دارند يا خودشان را به خواب زدهاند کارى ندارم - مى پرسم چه اشکالى در اين حرکت که همانا حمايت از آزادى بيان است مى بينند؟ دوستانى معتقدند زودتر از اينها بايد شروع ميشد. خوب قبول. از اينجا شروع مى کنيم. کسانى ديگر معتقدند که اين قبيل کارها فايده ندارد. خوب بى زحمت بفرمايند چه کنيم؟ راه حل اين دوستان غير از صبر و سکوت و تسليم و رضايت به مشيت و يا ناله و شکايت و يا پاک کردن صورت مساله چيست؟
جا دارد که از حسين عزيز تشکر کنيم . کسى که به دست خيلى از ماها کى برد داد و درصد عظيمى از نهضت وبلاگ نويسى مديون تلاش ها و فضاسازى هاى او است - هر چند احساساتى شدن هايش را نپسنديم، جوانى کردن هايش را، غرورش را، بعضى کارهايش را - اما به نظر من او شخصى بسيار مفيد براى جامعه ما ايرانيان است. نه بناى خود شيرينى دارم نه اهل اين کارم - چه باک از طعن طاعنان هم نميترسم- بگذاريد با اجازه همه دوستان بگويم که همه ما به اين جوان کمابيش مديونيم. اين اقدام او اين بهانه را به دست آدم مى دهد که يک تشکر درست و حسابى از او داشته باشد به خاطر تمام تلاش هايى که در اين چند سال از خود نشان داده است. هر کدام از دوستان اگر نشستن هفده ساعته پاى کامپيوتر و پيگيرى خبرهاى ايران را - که عموما ملال آور هستند- تجربه کرده باشد، ميداند که اينکار چه کار طاقت فرسايى است.
او محتاج تشکر کردن ما هم نيست. او همين است که هست. او را همانطور که هست دوست داريم.