«زين کنايات دقيق مستتر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سيد سام الدين ضيائي
دوست عزيزي در نقد يادداشت «داستان فرديد و حکايت شريعتمدارى» خرده گرفت که به روش حريف وي را نواختهاي. به نظر مي رسد گاهي در برابر هجوم برخوردهاي اهانتخيز و حرمتبرانداز نظريهپردازان خشونت که به آساني نسخه کشتار مي پيچند و در برابر عواقب اجتماعي و سياسي خطرساز و هراسانگيز آن، به عنوان آخرين راه خاموش کردن آتش عطش هتاکي هايشان ، مي توان به روش خودشان با آنان رفتار کرد. با اين تفاوت که اتهاماتي را که مرتکب شده اند به خاطرشان آورد نه آن که مثل خودشان به ناروا متهمشان کرد.
اظهارنظرهاي بي پايهاي که مخلوق توهم مغرضاني چون شريعتمداري و همکارانش است و قابل انواع وارسي هاي رواني و حقوقي، هدفي روشن را دنبال مي کند و آن بازگرداندن بحث هاي فکري و نظري به مجراي برخوردهاي بدني است. آخرين مدعيات جناب نماينده ولايت فقها نيز نشان از قصد ورود به فاز جديد خشونت دارد. تجربه نشان داده است که انتظار دادرسي از سوي حاکميت منتفي است و تنها راه فرو نشاندن تشنگي حقيقت خواهي مردم در فضاي کنوني نيز همين مقابله به مثل به روش حريف،اما منطقي و اخلاقي است. اين مقابله به مثل ـ اگر سودي نداشته باشد ـ زياني هم برايمان ندارد و تنها متوجه حريف خواهد بود. چرا که ما همچون حريف خود را در موضع مقدسي نمي بينيم و با نقد شسته تر خواهيم شد و حسابمان پاک و باکمان نيست.
حسين شريعتمداري چون مدعي العمومى هر چه خواست اتهام بست و دوستان در دفاع از خود با برهان و دليل از اتهامات نارواي وارده برائت جستند. چرا ما اعمال و رفتار ناروايي را که وي و همدستانش در حق ملت و محترمين آنان روا داشته اند يادآوري نکنيم؟ موسسان تاريکخانه ها نيز مي توانند با دليل و برهان اعلام برائت کنند!
بخشي از اتهامات همان بود که اعلام شد. مستنداتي نيز در تاريخ ضبط و ثبت است که اگر روز دادخواهي فرا رسيد، به يقين ارائه خواهد شد!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضيح: قصد چنين پاسخي را نداشتم تا ابهامات دوست عزيز منتقد را دو چندان کنم. اماوقتي سري به وبلاگش زدم و تصاوير هيتلر و پوپر را در کنار هم ديدم و چند خط توضيح مبهمش را خواندم و وقتي ديدم اين عزيز به پوپر همان جفايي را کرده که مدعي است من به هايدگر، گفتم بگذار:
« بوک في ما بعد دستوري رسد »
« رازهاى گـفتنى گفــته شـــــود »
« با بيــــاني که بود نــزديک تـــــر »
« زين کنـــــــــــايات دقيق مستتر »