--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Friday, October 22, 2004


بی پرده مثل فریاد!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رامشاد

این یادداشت در واقع یادداشت سوم از سلسله یادداشت های «تا انتخابات رياست جمهورى» است. در این نوشته ضمن بررسی رفتار سلطنت طلبان داخلی (اقتدارگرایان) به موضوع مهم دیگری نیز می پردازم:
حضوراحتمالی هاشمی رفسنجانی در انتخابات!
جناح راست در پی کسب نتیجه دلخواه ازدو انتخابات شورای شهر و مجلس هفتم؛ بی شک انتخابات ریاست جمهوری را در فضایی بسته برگزار می کند. این جناح مطمئن است که می تواند چند درصد طرفدار خود را به شکلی سازمان یافته (تقریبا هم چون همیشه) به صحنه بیاورد و رای لازم را جمع کند. (می دانیم که برای این ها مهم نیست رئیس جمهورشان 20 میلیون رای بیاورد یا 2 میلیون؛ مهم این است که «جمهور ناب» به کاندید مورد نظرشان رای بدهد و البته اگر تعداد بیشتری هم رای دهند؛ بد نیست. هر چند که زیاد هم مهم نیست!) لابد پیش خودشان هم حساب می کنند در صورتی که رای کاندید مورد نظر خیلی کم بود؛ تعداد آرا را «روى نمودار» می بریم. (به چند ميليون بالاتر گرد مى کنيم!)
و... «بالاخره يک طور مى شود ديگر». این عبارت را دوباره بخوانید! بالاخره یک طور می شود دیگر؛ جمله ای است که دقیقا شیوه تفکر سران جمهوری اسلامی را میرساند. «عدم آینده نگری و فهم صحیح آن چه که در ایران و سایر کشورها می گذرد» خصوصیت برجسته این جماعت «هيئتى» است. (از نظر آنها کشور مثل یک هیئت است که فقط اندازه اش بزرگ است!)

با توجه به احتمال حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات؛ مطالب مختلفی این روزها مطرح شده که من نیز نظر خودم را در این مورد مطرح مى کنم. ضمن این که تعجب نمی کنم اگر قانون انتخابات عوض شود تا افرادی مثل کروبی و هاشمی نتوانند کاندید شوند (چون قطار انحصار طلبی باید در هر ایستگاه تعدادی را پیاده کند و فقط باید آنهایی که مرتب مراتب چاکری و نوکری خود را گوشزد می کنند بمانند.) در عین حال فکر می کنم بیان این جور مطالب بیشتر شبهه افکنی باند رفسنجانی است تا با القای این مطلب که هاشمی خیلی هم مقبول نظام نیست و... خلاصه یه جور اپوزیسیون نمایی؛ برایش رای جمع کنند. در عین حال سعی می کنند القا کنند که اگر هاشمی بیاید نمی گذارد حکومت خامنه ای مطلق شود و...!

تغییر قانون انتخابات به شکل یاد شده؛ البته خواسته «آبات گران» افراطی راه یافته به مجلس است؛ اما حتی در صورت طرح شدن در مجلس احتمال رای آوردن آن بالا نیست. راست های مجلس نشین به نظر نمی رسد در انتخابات ریاست جمهوری ؛ خیلی هم یکدست رفتار کنند و از این حیث تقریبا می توان مطمئن بود که تنها ثمر بیان خواست قلبی افراطی های مجلس؛ کمک به باند رفسنجانی است برای رسیدن به هدف ذکر شده. من به جد معتقدم بین ریاست جمهوری هاشمی و لاریجانی و ولایتی هیچ فرق اساسی وجود ندارد و نباید فریب القائات باند هاشمی را خورد. مطلب بسیار واضح است! خاتمی که به اصطلاح متعلق به طیف روشنفکری دینی بود و دم از جامعه مدنی میزد در عمل نشان داد که غلام حلقه به گوش محفل ولایت است. هاشمی که کارنامه روشنی دارد از دهها قتل و جنایت ؛ که در زمان دولتش؛ وزارت اطلاعاتش مرتکب شده! مگر کسی فراموش کرده که هاشمی صریحا
در پاسخ به این سوال که چرا سحابی را به زندان انداختید؛ گفت رویش زیاد شده بود انداختیم زندان رویش کم شود؟ نگارنده براین باور است که "اکبر گنجی" را هاشمی به زندان اند اخت و حجاریان را هاشمی بر روی ویلچر نشاند.

هر کس تصور کند بین خامنه ای و هاشمی تمایزی وجود دارد سخت در اشتباه است. هاشمی از نظر من همان «عاليجناب سرخپوش» است و هیچ برتری بر لاریجانی و ولایتی ندارد. دوستان را وهم برندارد که وزیر کشور دولت بعدی رفسنجانی «عبدالله نورى» است و وزیر علومش؛ «معين»! برای اثبات ادعایم فقط می توانم بگویم صبر کنید و نظاره‌گر باشید تا گذشت زمان ثابت کند این سه نفر (‌يعنى هاشمى و ولايتى و لاريجانى) فقط اسمشان با هم فرق می کند. نکته دیگر آنکه آزادیخواهان هیچ دینی به رفسنجانی ندارند که ادا کنند! دوم خرداد را هاشمی نیافرید که برخی دوستان بگویند ما به او بدهکاریم! اگر در دوم خرداد اسم ناطق به جای خاتمی اعلام نشد نه به خاطر آزادیخواهی رفسنجانی بود. اولا که وظیفه قانونی اش را انجام داد ؛ آن هم به طور ناقص. چون در برخی استانها مثل لرستان و کردستان تعداد شرکت کننده ها بالای صد درصد بود.(به نفع ناطق نوری) ثانیا یادمان نرود که جناح راست در انتخابات مجلس پنجم حتی حاضر نشده بود اسم پنج نفر پیشنهادی هاشمی را در لیست تهران خود بگذارد؛ (سر آغاز تاسیس «کارگزاران هاشمى») وحمایت هاشمی و کارگزارانش از خاتمی جنبه حزبی هم داشت؛ ثالثا در آن مقطع کسی حساب هاشمی را از ناطق جدا نمی دانست و اساسا دوم خرداد در «نفی هاشمی وناطق و... به عنوان نمایندگان رژیم» اتفاق افتاد و نه تایید آنها. رابعا فضای جامعه طوری بود که اساسا اجازه تقلب در انتخابات به آن شکل که ناطق به جای خاتمی بنشیند را به کسی نمی داد و این کار فقط در همان استانها که نوشتم مقدور بود. در هر حال من فکر مى کنم باید جلوی شبهه افکنی کارگزاران هاشمی ایستاد و با آن مقابله کرد. دولت بعدی هاشمی حتی بدتر از دولت دومش است ؛ با این مجلسی که هست: بدتر از مجلس پنجم. تحلیل متفاوتی را در این مورد بخوانید.


 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى