تردستي هستهاى (به نقل از وبلاگ امروز)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
محسن صالحى
اگر در سيرك حضور نيافته ايد حتما در برنامههاي سرگرمي _ تفريحي تلويزيوني، برنامه تردستي و شعبده بازي را مشاهده كردهايد. تردستي و شعبده بازي يك فن است. فني كه با استفاده از آن ميتوان امور را به گونهاي مغاير با واقعيت جلوه داد و شگفتي و اعجاب بينندگان را برانگيخت. يكي از رايجترين هنرنماييهاي تردستان، غيب كردن شيء معين و يا تبديل آن به شيء ديگر است. در اين موارد شعبده باز يا تردست چيزي را در دست مي گيرد و با حركاتي موزون و آرام به نمايش در ميآورد و ابعاد و جهات مختلف آنرا به بينندگان نشان داده اعتماد آنان را به خود جلب ميكند. بطوريكه بينندگان مطمئن ميشوند آنچه ميبينند بي نقص و كاستي است و امكان هرگونه ديگرنمايي و فريب و حليه در مورد آن منتفي است. سپس در يك لحظه آن حركات موزون و آرام جاي خود را به حركتي ناگهاني و سريع ميدهد و بينندگان با كمال تعجب مشاهده ميكنند عصايي به دستمال يا گل تبديل شد يا اساساً غيب شد. آشنايان فن تردستي ميگويند هنر تردستي در سرعت حركت و مهارتي است كه در اثر تمرين زياد كسب كرده است. او در يك آن ميتواند با تكاني شديد به دستان خود مثلاً دستمالي را از طريق كش به درون آستين خود هدايت كند و يا شيء ديگري را از آن خارج سازد.
بايد دانست تردستي فقط محدود به برنامههاي سرگرمي و تفريحي يا سيرك نيست بلكه در عرصه سياست هم ميتوان تردستيهايي به مراتب شگفتآورتر مشاهده كرد. طي ماههاي اخير، روزي سپري نشده مگر آنكه آقايان اصولگرا با ايراد سخنراني هاي حماسي و نوشتن مقالات شورانگيز ضمن تأكيد بر حق ايران در غني سازي اورانيوم و پيوند دادن اين موضوع با غرور و غيرت ملي و حاكميت و استقلال كشور، شعار خروج از پيمان NPT در صورت لزوم را سر ندهند و به عنوان شاه بيت هر سخنراني شورانگيز و حماسي در اين زمينه، مخالفان و منتقدان خود را با القابي نظير مرعوب شدن در برابر غرب، سازشكاري، بي بهره از غيرت و غرور ملي، تجديد نظرطلبي و امثال آن مفتخر نكنند. نطقهاي پيش از دستور مجلس آبادگران در اين زمينه، هم از نظر شور حماسي و هم از نظر متهم كردن مخالفان اصلاح طلب به ضعف و ذلت و زبوني در برابر غرب و تسليم و كرنش و سازش در برابر آمريكا سرآمد همه نطقها و سخنرانيها بود.
تا آنكه پايان هفته گذشته در حالي كه مذاكرات هيأت ايراني با طرف اروپايي در وين در جريان بود، آقايان اصولگرا طرح دو فوريتي الزام دولت جمهوري اسلامي ايران به غني سازي اورانيوم را با 93 امضا ارائه كردند. اين اقدام البته از قاطعيت انقلابي آقايان اصولگرا و اصرار آنان به شعارهاي انقلابي خبر ميداد. يكي از ايشان نيز پيش از اين نام خود را در صدر فهرست داوطلبان عمليات استشهادي و آماده دفاع از نيروگاه اتمي بوشهر و حمايت از حق ايران در غني سازي اورانيوم ثبت كرده بود.
ارائه طرح الزام دولت به غنيسازي اورانيوم، يعني موضوعي كه اكنون به شدت مورد حساسيت جهان و علت فشارهاي مضاعف سياسي _ اقتصادي بر ماست، آنهم در قالب يك طرح دو فوريتي، ظاهراً از اين امر حكايت مي كرد كه اصولگرايان وطني قصد دارند ثابت كنند شعار و عملشان يكي است و آنچه را كه تاكنون در حرف و شعار ميگفتند اكنون عمل ميكنند. روز يكشنبه هفته جاري زمان رسيدگي به اين طرح حماسي فرا رسيد اما درست در آخرين لحظات پيش از اعلام دستور جلسه ناگهان طرح ديگري با مضموني كاملا متضاد جايگزين آن شد و مورد بررسي مجلس قرار گرفت. ناگهان 93 امضا كننده طرح دو فوريتي، همزمان و به دلايلي نامعلوم و عليرغم آن همه شور و حماسه روزهاي قبل، به اين نتيجه رسيده بودند كه طرح خود را به نفع تهيه طرح يك فوريتي پس بگيرند. بنابراين طرح يك فوريتي الزام دولت به فعاليتهاي صلحآميز هستهاي در چارچوب معاهده NPT ، به جاي طرح دو فوريتي انقلابي در دستور كار قرار گرفت و يك فوريت آن به تصويب رسيد. در پايان رأيگيري، رئيس مجلس هفتم با خوشحالي زايد الوصفي آن را هديه مجلس هفتم به مردم و موجب حمايت و تقويت موضع هيأت ايراني در مذاكرات هستهاي در وين دانست.
به اين ترتيب ماجراي يك تردستي هسته اي تمام عيار و بي سابقه به انجام رسيد و طي آن، طرح الزام دولت به غني سازي اورانيوم، به طرح اقدام دولت به فعاليت هاي صلح آميز هسته اي در چارچوب NPT تبديل شد. اما مضمون طرح دوم كه تصويب آن با فرياد كوبنده تكبير و مرگ بر آمريكا و مشتهاي گره كرده اصولگرايان مجلس هفتم همراه بود بسيار خواندني است. حاصل تمام آن شعارها و سخنرانيهاي حماسي، تصويب طرحي شد كه به موجب آن فعاليت صلح آميز هستهاي دولت ايران قانوني ميشود و اگر به ياد آوريد كه قانون عطف به ما سبق ميشود، آقايان اصولگرا با تصويب اين طرح به صراحت اعلام كرده اند فعاليت هسته اي جمهوري اسلامي ايران تا پيش از اين صلح آميز نبوده و اگر صلح آميز بوده قانوني نبوده است. به اين ترتيب ماهيت آنچه كه رئيس مجلس آنرا موجب تقويت موضع هيأت مذاكره كننده ايراني مي خواند روشن مي شود. از اين پس هيأت ايراني بايد نگاههاي استهزا آميز طرف اروپايي را تحمل كند كه ميگويند فعاليت هستهاي شما حتي در كشور خودتان تا اين تاريخ قانوني نبوده است.
تردستي هسته اي مجلس هفتم كه طي روزهاي گذشته به نمايش گذاشته است، همچنين معيار مناسبي براي صحت ادعاي برنامه دار بودن مجلس هفتم به دست ميدهد. و روشن مي سازد اين مجلس تا چه اندازه با برنامه و جهت گيري اقتصادي و حفظ غيرت و تقويت غرور ملي حركت ميكند. 93 نفر يك طرح دو فوريتي را تقديم هيأت رئيسه مي كنند دو روز بعد بالاتفاق آنرا پس ميگيرند و به طرحي رأي مي دهند كه 180 درجه با آن اختلاف دارد. بيش از 100 نفر طرح استيضاح يك وزير را امضا مي كنند و چند ماه يك وزارتخانه را در حال بلاتكليفي نگاه مي دارند و سپس طرح استيضاح را پس مي گيرند. همزمان تهديد و ارعاب وزيري ديگر را آغاز ميكنند و ... . البته همه اينها با نيت خدمت رساني به ملت و حل مشكلات اقتصادي كشور و دفاع از حقوق و منافع ملي و صد البته براساس عزت، حكمت و مصلحت انجام ميپذيرد. راستي كه عجب داستاني است اين مجلس هفتم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تذکر فانوس: بدليل نداشتن لينک دائمى در وبلاگ امروز کل مطلب منتشر شد.