اگر امام موسى صدر زنده باشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمين راد
اين روزها اخبار خوشحالکنندهای راجع به زنده بودن امام موسی صدر میرسد. اين روحانى شيعهى ايرانى که در لبنان فعاليت میکرد در سال 57 با دو تن از همراهانش به هنگام سفر رسمی در ليبى ربوده شد. از همان دوران طبيعتا قذافى مورد سوء ظن قرار گرفت. حالا دادگاهی در ايتاليا پروندهى ربودن او را مجددا به گردش انداخته و عدهای در ليبى پيدا شدهاند که مدعىاند امام موسی صدر را در سال 2001 در ليبى ديدهاند که در خانهای محبوس بوده که به شدت از آن محافظت میشده است. بگذريم که اين عده که خود زندانی بودهاند چگونه موفق به ديدار امام موسى صدر شدهاند و اين که اين خانه در چهطور جايى است که بيش از بيستوپنج سال مخفی مانده و اين که ربودن امام موسی صدر چه سودی به حال قذافی داشته است؟ از اين پرسشهاى بىپاسخ که بگذريم يک نکته قابل تامل است و آن اين که اگر امام موسی صدر به راستی زنده باشد و همين روزها خبر آزادىاش را بشنويم، در مورد وضعيت حاضر جهان و ايران چه موضعى خواهد گرفت؟
داستانهايى که در مورد امام موسى صدر شنيدهايم شخصيتى خوشفکر، روشنفکر، غير متعصب و اهل تساهل و مدارا را نشان میدهد. چوناين شخصيتى اگر از قبر بيرون آيد و زنده شود دشمنانی خواهد داشت که البته اسرائيل بدون شک جزء آنان است. اما فکر مىکنيد نظام جمهورى اسلامى که اين همه از جنازهى وى حمايت کرده با او چه خواهد کرد و او در مقابل نظرش در مورد ديکتاتورى آقايان چه خواهد بود؟
شک ندارم که امام موسی صدر در بهترين حالت مورد بىمهری آقايان قرار مىگيرد و اخبار مربوط به او مثل اخبار مرگ عرفات به صورت رقيقشده و کمرنگ پخش مىشود. من اگر جای امام موسی صدر بودم از آن جايى که بودم درنمیآمدم. وقتی قرار است دنيايى پر از آدمهاى تندرو از اسرائيل و آمريکا و ايران و القاعده و عراق از آدم پذيرايى کنند و خوش آمد!!! بگويند فکر کنم بهتر باشد که آدم سر خود گیرد و کارى به کار آقايان نداشته باشد. البته اين موسى صدرى که ما مىشناسيم بد جورى براى آقايان دردسر خواهد ساخت.
خدا کند که زنده باشد و بيايد. دستکم به خاطر روشن شدن تاريخ. يا به اين خاطر که اين نوشته را بخواند که هنوز هم دوستش داریم. يا اين که بداند دنياى امروز چهقدر محتاج آدمهاىی مثل اوست. وقتی مجسم میکنم سخنرانی پيرمردى را که نزديک به سه دهه از عمرش را در چنگال دشمن بىهيچ نشانهاى اسير بوده سرشار از شوق میشوم. او حتی اگر خرد شده باشد دوست داشتنی است. آيا سرنوشت فرصت چوناين ديدارى را به ما و او خواهد داد؟