سه پرده یک واقعیت:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسام آزاد
پرده اول:
شایع است که در مورد یکی از قراردادهای ننگین دوره فتحعلی شاه، شاه که خجالت می کشید این قرارداد را بپذیرد برنامه ای هماهنگ کرد. همه سران سپاه و بزرگان جمع شده منتظر عکس العمل قبله عالم. قبله عالم وارد می شود و شمشیر خود از غلاف به درآورده و فریاد می کشد.
صدراعظم جلو می رود و با عجز و ناله عرض می دارد: قبله عالم به سلامت باشد. خشم ملوکانه شما باعث خواهد شد که خون تمام ابنا بشر ریخته شود و نسل شان از میان بر افتد. قبله عالم دستی به ریش مبارک می کشد و می گوید پس ما برای حفظ جان ابنا بشر این قراداد را می پذیریم.
پرده دوم:
در زمان جنگ های ایران و روسیه، ایران با کشورهای اروپایی قرارداد همکاری می بست. ولی آنها با روسیه همکاری می کردند.در هر صورت ایران مجبور است به مفاد عهدنامه ها پایبند باشد.
پرده سوم:
رهبر مسلمین جهان فریاد می زند که ایران زیر بار زور نمی رود و حق استفاده صلح آمیزاز انرژی هسته ای را برای خود محفوظ می دارد. ایران با سه کشور اروپایی قرارداد می بندد و تعلیق غنی سازی اورانیوم را تا به نتیجه رسیدن مذاکرات می پذیرد. اتحادیه اروپا از این امر خوشحال می شود.
اما سه کشور نمی خواهند زیر بار مفاد عهدنامه بروند در نتیجه با ارسال بیانیه ای از سازمان انرژی اتمی می خواهند که ایران را مجبور به پذیرش توقف دایم غنی سازی اورانیوم کند.
ایران مجبور می شود توقف کامل غنی سازی را بپذیرد و هیچ گونه امتیازی نیز نگیرد.
راستی چرا قسمت های بد تاریخ برای ایران تکرار می شود. شاید زمان آن رسیده که قبله عالم شمشیر در غلاف کند و مردم را با خود همراه سازد و گرنه قرارداد ترکمانچای که سهل است بدترش را هم مجبور خواهد شد چون جام زهر سر بکشد.