پلورالیسم قرآنی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سام الدین ضیائی
تکثر در تمامی عرصههای بشری در این دنیا پایان ناپذیر است و همواره این دنیا سرای اختلافات باقی خواهد ماند(۱). و این تنها آخرت است که محل رفع اختلاف نهایی است(۲). اصلا اگر خدا می خواست، خود همه را به یک سو هدایت می کرد و مبنای تکثر را نمیگذاشت و در آیه مشهور سوره حجرات نمی گفت: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا»(۳)
این همان اختلافی است که شرط تکامل و مقتضای شناخت آدمیان است. خداوند در این آیه تکثر شعوب و قبایل و در عرض آن اختلافشان را وسیله ای برای آشنایی و شناخت آنان از یکدیگر و نه نزاع میان آنان می خواند.چه اگر «اختلاف» را مایه «نزاع» میدانست، به جای «لتعارفوا» ، از «لتنازعوا» استفاده میکرد و پیامبرش این اختلاف را رحمت تام نمیخواند(۴).
حتی پیامبران نیز برای ریشه کن کردن اختلافها در این دنیا، فرستاده نشدند، بل به شهادت تاریخ به نوعی اختلاف افکندند. خداوند آنان را برای بشارت و انذار فرستاد تا آن چه مردم در آن اختلاف پیدا میکنند حکم کنند (۵) و تازه گویا حکم پیامبر قطعی نیست و شاید هم مقصود حکم مردم میان خودشان بوده است. چه به پیامبر میگوید پروردگار تو در روز قیامت درباره آن چه اختلاف میکردند حکم خواهد کرد(۶) و باز خطاب به پیامبران تاکید میکند که اگر چه بر ایمان مردم حریص باشند، بیشترینشان ایمان نخواهند آورد!(۷) و اگر خدا میخواست خود همه را هدایت می کرد!(۸)
قول «لا یزالون مختلفین» و آیات مشابه، به روشنی تاکید بر پلورالیسم در همه عرصهها و به ویژه دین و فهم از آن است و این که اختلافها، اختلاف حق و باطل نیست، بلکه اختلاف میان دیدگاههاست. اختلاف در حقیقت واحدی که از زوایای مختلف به آن نظر کرده اند:
در نظرگا ه است ای مغز وجود
اختلاف مومن و گبر و جهود(۹)
پی نوشت:
(۱) هود ، ۱۱۸ (۲) جاثیه،۱۷ (۳) ای مردم ، ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله آفریدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید.
(۴) اختلاف امت من رحمت است. (۵) بقره،۲۱۳ (۶)نخل،۱۲۴ (۷) یوسف،۱۰۳
(۸) رعد،۳۱ (۹) مثنوی معنوی،دفتر سوم،۱۲۵۳