--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Wednesday, December 22, 2004


سعی ضایع، کار باطل، ‌پای ریش!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سام الدين ضيائى

وعده اصلاحات آخرین برگ دوام جمهوری اسلامی بود که با بی‌درایتی شخص رئیس جمهور و اصلاح طلبان حکومتی، به باخت انجامید. وعده بی عمل تاریخ انقضا دارد و شعار های مقبول تا زمانی مورد اقبال خواهد بود که مردم ببینند داعیه‌داران یک اندیشه ميتوانند به آن عمل کنند و اگر مدعی عدالت و آزادی به وعده هایش عمل نکند و بدتر از آن در کنار بی عملی، در برابر آزادی کشی و بیعدالتی نیز سکوت کند، قولش مقبول نمی افتد.
ایرانیان نخستین بار، نه به دلیل تبلیغ یک اندیشه دینی صرف و یا تنها زور شمشیر، که به خاطر عدالت جویی و حقیقت گویی که در اسلام دیدند و در میان پادشاهان و به ویژه موبدانشان نمى‌يافتند در مقابل مسلمانان نايستادند و دين جدید را پذیرفتند. چه در اسلام اولیه نوک تیز پیکان قیام محمد، تمامیت خواهی قریشیان را که هم قبیله اش بودند، نشانه رفت و عدل اسلامی در هم ریزنده درجات و طبقات بود و مسلمین آن قدر آزاد بودند که به زبان می آمدند و از پيامبرشان انتقادهای تندوتیز می کردند. اما مردم چه می دانستند که بعدها وقتی دین و دولت در هم آمیخت تفاوتی میان موبد و ملا، شاه و خلیفه نخواهد بود!
ملت ایران در مقاطع مختلفی از تاریخ دچار فراموشی تاریخی شده و فریب دین مداران حکومت خواه را که وعده به نگین دین مزین کردند، خورده است. آخرین بار نیز، انقلاب اسلامی و سرابی به نام «جمهوری اسلامی» که فرصتی تاریخی برای فرار از سلطنت و دیکتاتوری و گام نهادن در راه جمهوری و دموکراسی به شمار آمد، ملت را دیگر بار دچار توهم رهایی بخشی وحدت «دين ــ دولت» کرد. پس از بیست سال بازگشت به عقب و تغییر تنها در نام و نشان حاکمیت استبداد و سرکوب و بی عدالتی به نام دین، ملت در نهایت گذشت، این بار به وعده های خاتمی و دوستانش اعتماد کرد و با «نه‌» به تمامیت خواهی حاکمیت، دوم خرداد را آفرید.
در بیست سال بیش ازخرداد ۷۶ ،حاکمان تزویر که حال به زر و زور هم مجهز بودند، هر چه خواستند کردند و آب از آب تکان نخورد. ولی پس از آن بود که به قول آقایان سطح انتظارات مردم اما به اتکای شعارهای خاتمی و وعده هایش در باب آزادی بیان، توسعه سیاسی، مخالفت با خشونت و خشونت گرایان، به رسمیت شناختن حقوق شهروندان و دفاع از تنوع و تکثر و استقرار دموکراسی افزایش یافت و صورت علنی به خود گرفت.
زمان گذشت و هرچه مردم به ادامه سرکوب و بی عدالتی حساس تر شدند، خاتمی بیشتر کوتاه آمد و نخواست به برکت پشتیبانی ملی و بدون رویکرد خود به خودی و انفعالی که پس از دومین دوره ریاست جمهوری اش به اوج رسیده بود، با شیوه ای عملی کار خویش کند و به جای عقب نشینی به نفع حاکمیت تمامیت خواه، آنان را وادار به عقب نشینی کند و نکرد آن چه را که ۵ سال بیش در چنین روزهایی، به نام ملت و از قول «مولوی» در «فتح» که پس از به بند کشيدن «خرداد» وپيش از آغاز کشتار دسته جمعی مطبوعات آمده بود، چنین آمد که :
«بر نمد چوبی که آن را مرد زد
بر نمد آن را نزد بر گرد زد»
و از او خواسته شد:
«هين تو کار خویش کن ای ارجمند
زود کايشان ریش خود بر می کنند!»
بنا بر امیدی که هنوز بر آن «ارجمند» داشتيم، به هشدارى و همان دو بيت اکتفا شد و انتظار بر تغيير بود. اما دریغا،
سعى ضايع، کار باطل، ‌پاى ريش

 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى