--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Saturday, January 15, 2005


زمانى براى عقب نشينى
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نيما قديمى

چند روز پيش مطلبى آماده کرده بودم به بهانه دريالرزه (فارسى را پاس بداريمِ سونامى) که این ماجرای سانسورینگ الکترونیک پیش آمد و گذاشتمش کنار. تا اینکه داشتم از یه خیابون رد می‌شدم دیدم طرف دل پری داره، خیلی عصبانیه!!! گشتم مطلبم را پیدا کردم، گفتم ما هم یه حرفی زده باشیم:

دريا لرزه باز شايد براى لحظه اى - نه چندان پايدار- دلها را لرزاند که خدايى هست. براستى انسان فقط به گاه ناتوانى او را ياد ميکند؛ چه ناتوانى در برابر خشم طبيعت و چه ناتوانى در شناخت آن. خدايى که ما داريم تسکين بخش ترس و نادانى ماست و با پيشرفت علم و تکنولوژى روز بروز بيشتر جا ميزند. شايد روزگارى نياکان ما از خورشيد گرفتگى هم ميترسيدند و آنگاه ياد خدا ميکردند و شايد روزى در آينده تکنولوژى آنقدر پيشرفت کند که زلزله هم ترسى نداشته باشد. آيا در آنروز خدايى ميماند؟!
چه خدايى که در برابر بشر آفريده ها - علم و تکنولوژى - عقب نشينى ميکند! اين خدا در بهترين و محترمانه ترين جايگاه به سازنده اى زبردست ميماند که ماشينى الحق پيچيده و شگرف ساخته و با تلنگرى آنرا به راه انداخته است و از آن پس لابد به تماشاى اين شاهکار بى نظيرش نشسته است! بسيارى از دينداران براى رهايى از اين خلاء، دست خدا را در عرض طبيعت ميجويند و گاهى که دانشمندان به فرض دست به شبيه سازى سلولى ميزنند دلهره ميگيرند که باز آدمى پا از گليمش فراتر برده و دست خدا را کوتاهتر ميخواهد!
راستى که اين خدا هم آفريده انسان است براى توجيه آنچه نميداند و براوردن نيازى که بگاه ترس به پشتيبان دارد. اما بودن ما و پيرامون ما نشان از «هستى» است که يگانه و راستين است و جز او کسى نيست. که هرچه هست همچون پرتو نوريست که هرچه از اصل خويش دورتر ميرود ضعيفتر ميشود و در برخورد با ديوارها چندى ميگيرد. پرده ها را که بردارى جز آن نور نيست؛ هرچه هست از اول و آخر پرتو همان نور است. او با پيشرفت علم عقب نمى نشيند گرچه شايد آن هاله قدسى را به پيرامون نداشته باشد؛ که دارد و ما نميبينيم …
دست اندازى او در طبيعت بيرون از آفريدگان نيست و هيچگاه در کنار آدميان نيرويى را به کار نمى آورد؛ هم ازينرو تاريخ و جامعه مقهور نيرويى بيرون از خود نيست. شيطان را - و نه پيامبر را - جز به بانگ سر دادن رخصت نداده اند. راهى که آدميان ميروند تنها راهى است که در پيش اوست.


 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى