--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Wednesday, April 06, 2005


دين يتيم (۲)
ــــــــــــــــــــــــــــ
نيما قديمى

سخن در تعيين حد و مرز دين بود که هم‌چون چترى فراگير مجموعه‌اى از گزاره‌ها و آداب گوناگون از حوزه‌هاى مختلف دانش و زندگى بشرى را در بر‌گرفته‌است. سياست هم ازاين چتر بيرون نيست. آن‌چه اما هنوز جاى بحث دارد، ميزان گسترش اين چتر و ملاک تمييز دين از غير دين است. چطور است دين را به مجموعه تاريخى گرداگرد پيام‌بر نسبت دهيم. اسلام آنست که پيام‌بر اسلام آن را در مدت بيست و سه سال عرضه داشت. مسيحيت آنکه مسيح آورد و آيين زرتشت آن‌که زرتشت آورد و …
با اين تعريف -باز هم دست کم در عهد قديم- دين از حکومت و سياست جدا نيست. پيام‌بر اسلام رئيس حکومت خودخوانده مدينه بود و بعد از او نظام خلافت هم نمونه بارز حکومت دينى بود. اما اگر دين را به عنوان منظومه فکرى و عملى پيام‌بر بدانيم، بعد از او با مولودى يتيم مواجه خواهيم بود. و البته مولودى که اصل و نسبش چندان اهميتى براى آيندگان ندارد. منظومه فکرى کانت و ملاصدرا قرن‌ها بعد از حيات واضعانشان قابل نقد و بررسى هستند و براى پيروانشان بود و نبود کانت و ملاصدرا اهميتى ندارد. اما آيا بود و نبود پيام‌بر هم براى پيروان دين على السويه است؟ وهابيت در اسلام چنين بينشى نسبت به دين دارد. در اين ديدگاه، پيام‌بر وظيفه ارسال منظومه دين را به بشر داشته و با رحلت آن بزرگ‌وار ما وارث اين منظومه هستيم بدون نيازى به او.
دين با اين تعريف -يعنى کتاب و سنت- البته دايره شمول بزرگى دارد. پيام‌بر نه ‌تنها با معنويت و اخلاق که با زندگى روزمره هم سروکار داشته‌است. از اين رو در مورد بهداشت و خريد و فروش و حتا در اسلام در حکومت و جنگ و صلح نيز آداب و نظرات خاصى دارد. چنين دينى بى شک از سياست جدا نيست. ولى به کدامين حجت آن دين را بايد در جهان امروز اجرا نمود. آيا موجود بى روحى که پس از پيام‌بر باقى مى‌ماند -کتاب و سنت- به تنهايى توان پاسخ‌گويى به مشکلات علمى و عملى بشريت را در تمام قرون و اعصار دارد که به پشتوانه آن در دنياى امروز و مثلن به استناد اين سخن على (ع) در نهج‌البلاغه که: « زنان هم نصيبشان از ارث کم است، هم ايمانشان کم است و هم عقلشان!» به تبعيض عرب جاهلى عليه زنان ادامه دهيم؟
شيعه در اسلام با «امامت» در پى پرکردن اين خلأ بوده‌است. ولى امام هرگز جاى پيام‌بر را نمى‌گيرد. شيعه خود خاتميت پيامبر اسلام را پذيرفته‌است و امامان معصوم شيعه هم از خاتميت تخطى نکرده‌اند. براى روشن‌تر شدن اين بحث که در راستاى دست‌يابى به تعريف مناسبى براى دين مى‌باشد؛ در ادامه اين مطلب به کنکاش در مقام پيام‌بر و امام خواهم پرداخت.

 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى