--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

يک وبلاگ گروهی در عرصه‌ی سياست، اجتماع و فرهنگ

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Saturday, October 23, 2004


خطرناک تر از انقلاب؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سيد سام الدين ضيائی

حقیقت آنست که نه نگارنده این یاداشت و نه سایر خارج نشینان پر مدعای بی مسئولیتی مانند وی، به اندازه خود ملت ایران نمی‌توانند واقعیت آن چه در داخل کشور می گذرد را درک کنند.نه به اندازه خانواده ای که فرزند در بندی دارد و نگران آن دیگری است که با وعده آن سوی مرز می خواهد به خیابان ها بریزد و نه همه آنان که خطر بیخ گوششان است! به همین خاطر است که هر سال از دوردست، وعده مرگ ملایان را به ملت می دهند و ملت نجیب هم گاه از سر غریب نوازی ان شاءاللهی می گوید و گاه هم ریشخندی و گاهی آن ضرب المثل معروف را نثار ساده لوحان می کند
جنبش اصلاح طلبی در ایران هر چند نتوانست ساختار حکومت را دگرگون و بازسازی کند، اما بر ساختار اندیشه گی جامعه تاثیر گذار بوده و با توجه به هزینه هنگفتی که ملت برای آن یرداخت، نمی توان به سادگی از آن گذشت و به زبان بی زبانی نسخه انقلاب پیچید.اصلاحات هر چند زمان بر، اما همچون انقلاب ویران گر نیست. و در صورتی هم که انقلاب را ــ به زعم برخی ــ بر اساس منشور جهانی حقوق بشر، آخرین راه بدانیم، زمان آن فرا نرسیده است و تجویز دوباره آن زایش مولود ناقص الخلقه ای جز مانند جمهوری اسلامی را در پی نخواهد داشت. بر خلاف تصور خارج نشینان یایه‌های حکومت اسلامی مستحکم‌تر از آن است که با هجوم ملت به خیابان‌ها بلرزد و دست حاکم و پاسدارانش خون‌ریزتر از دستان شاه و ارتش شاهنشاهی‌اش. از این رو گرفتن فرصت‌های باقیمانده با دادن نشانی‌های نادرست جز به انقلاب آن هم از نوع زودرس و در ردیف انقلاب ۵۷ نخواهد انجامید.طرح توسل به راه های غیر خشن نیز برای رهایی از آخرین راه است و بس! همچنین به نظر می رسد عواقب اجتماعی و سیاسی اندیشه توسل به روش های خشونت آمیز برای تغییر نظام، خطرسازتر و هراسناک‌تر از شرکت دوباره مردم در انتخابات و آزمون آخرین فرصت‌ها برای بهبود شرایط در جهت تغییر آرام نظام نیست.از چنین منظری ،نگارنده طی یادداشت «فرصتى برای رفراندوم،به روش ملی» با بيان دلايلى، پيشنهاد شرکت گسترده مردم در انتخابات آینده و درج«تغییر قانونی نظام» در آرا را داد که در سایت هاى اخبار روز و فانوس قابل دسترسی است. منتقد گرانقدری به نام آقای «کوروش گلنام» در یادداشتی با عنوان «این روش ملی نتیجه ضد ملی دارد!» در سایت اخبار روز نقدی بر آن نوشت که در یادداشت دیگری با عنوان «شق القمر انتخاباتی؟!» توضیحاتی مستدل ارایه شد. منتقد محترم در آخرین یادداشت خود «آن پیشنهاد خطرناک است!» به روشی کهنه و مطرود در روزنامه‌نگاری و متاسفانه ذره ای نزدیک به ادبیات کیهانی ،به نام نقد اما بی‌بهره از زبان نقد، ابتدا در نهایت احترام و نسیان، نگارنده را متهم به دروغ‌نویسی کرده و می‌گوید: «بر مواردی انگشت نهاده اند که دیدگاه من نبوده است! برای نمونه ایشان نوشته اند که: "منتقد یکی از دلایل ارایه این پیشنهاد به زعم خود هولناک را دوری از وطن و بی خبری نگارنده از حوادث داخلی دانسته اند". در سراسر نقد من شما نمی توانید چنین جمله و چنین برخوردی با ایشان را بیابید. مشخص نیست ایشان چنین دیدگاهی نسبت به خود را در کجای نوشته من یافته اند که من خود از آن آگاهی ندارم!» در حالی که از جملات «برخورد این دوست هم میهن با انتخابات در "جمهوری" اسلامی، همآنند کسی است که گویا تازه در "جمهوری" ملایان متولد شده و از آنچه تا کنون در این 25 سال و به ویژه در دو آخرین انتخابات فرمایشی در ایران رخ داده است، خبر ندارد! کسی که ماهیت این آقایان را درست بشناسد، هرگز چنین پیشنهادی مطرح نمی کند.» چنان برداشتی برای کسی که در تمامی آن موارد در بطن قضایا بوده دور نیست. منتقد از دیگر موارد نشانی های نادرست نگارنده ذکری به میان نیاورده و با کلی گویی «یکی از کمبودهای پاسخ ایشان را، مخدوش نمودن مرزها و کم توجهی به زمان، شرایط و چگونگی رویدادها در ایران» می‌خواند. بیشترین فضای یادداشت را بدون آن که به دلایل مستدل خطرناک بودن شرکت مردم در انتخابات و ریختن آرای اعتراضی به جای عدم حضور بی تاثیر ببردازد ، به توضیحاتی در باره نادرست و مورد تایید نبودن همه انتخابات‌ها در ایران اختصاص می دهد .در آخر هم با تاکید بر این که «به عنوان یک جمهوری خواه، همچون بسیاری از هم اندیشان خود، هیچ نوع اصلاح واقعی را در درون این رژیم ممکن ندانسته و تنها راه آزادی مردم را برکناری و نبود این رژیم می داند، هرگز خواستار خشونت نبوده ام»، به یاد می آورد که: «من پیشنهاد این هم میهن را نقد کرده و یکبار دیگر آن را خطرناک و بسیار زیانبار ارزیابی می کنم» و البته این حق را برای نگارنده محفوظ می دارد که برای رسیدن به آن تلاش کند. منتقد آگاه نمیداند که جنبش اصلاحی مترادف رفورمیسم به معنای اخص کلمه و یک حرکت بیرونی است و آن را در حد اصلاح درون نظام تقلیل می دهد.و شاید با این سو ء تعبیر ادامه روش های اصلاح طلبانه را زیانبار می داند.وی اصلاحات را منتفی می شمارد.تنها راه آزادی مردم را برکناری و نبود این رژیم می داند، هرگز هم خواستار خشونت نبوده است.اما آلترناتیوی هم برای جایگزینی به دست نمی دهد و تنها باید از آخرین بند یادداشت که به زیرکی نوشته شده حدس زد که جز انقلاب نیست. نگارنده بر این است که منتقد گرانقدر هنوز استدلال محکمی بر خطر ناک بودن آن ییشنهاد نیافته است.از سویی اگر به عدم حضور دوباره مردم باورمند است چه جای احساس خطر؟ییشنهاد نگارنده را در حد طنزی بداند و درگذرد! این خود دلیلی آشکار است که منتقد هوشمند نیز به خوبی می داند که تحریم انتخابات از سوی اکثریت قاطع مردم سخت تر از کشاندن آنان به یای صندوق هاست! به نظر می رسد در هر صورت،آزمون آخرین روش های اصلاحی از آخرین راه در لفافه اعلامیه حقوق بشر ــ مندرج در آخرین بند یادداشت منتقد زیرک ــ که گویا همان انقلاب است،خطرناک تر نیست!

 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آیینه فانوس (رها از فیلتر)

آخرين مطالب فانوس

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

آرشيو

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى